اگر اخبار حوزه استارتاپها و سرمایهگذاری را دنبال کرده باشید یکی از خبرهایی که توجه را به خود جلب کرد «سرمایهگذارانی که به Airbnb نه گفتند» بود، در سال ۲۰۰۸ سرمایهگذاران حاضر نشدند تا در ازای ۱۰ درصد سهام مبلغ ۱۵۰ هزار دلار به موسسین Airbnb پرداخت کنند، این شرکت امروزه ۲۵ میلیارد دلار ارزش دارد و ۱۰ درصد سهام Airbnb امروزه ۲.۵ میلیارد دلار ارزش دارد.
این اتفاق در سیلیکون ولی مهد استارتاپها و تکنولوژی دنیا رخ داده بود، البته اوضاع فعلی ایران نیز تقریبا مشابه هفت سال پیش سیلیکون ولی است، به ندرت مشاهده شده است که شرکتهای سرمایهگذاری بر روی استارتاپهایی سرمایهگذاری کنند که ایده نوآورانه و خلاقانهای داشته باشند. اوضاع فعلی نمایانگر این وضعیت است که شرکتهای Venture Capital یا سرمایهگذاری ریسکپذیر از عنوان و وظیفه خود فاصله بسیاری دارند.
در طی چند سال گذشته که بحث استارتاپها و سرمایهگذاری در ایران مطرح شده است غالبا کسب و کارهایی رشد کردهاند و جذب سرمایه داشتهاند که مشابه یک کسب و کار خارجی موفق بودهاند و هیچکدام ایده یا اجرای متفاوتی نداشتهاند و به همین دلیل هیچکدام از کسب و کارهای فعلی با ریسک بالایی مواجه نبودهاند زیرا این کسب و کارهای امتحان خود را در سایر کشورها پس دادهاند و برای توسعه نیز با برنامه راه مشخصی که آن نیز قبلا پیاده شده است ادامه خواهند داد و گامهای بعدی کاملا مشخص است.
شاید از مزایای چنین سرمایهگذاری برای شرکتهای سرمایهگذاری این است که ارزش کسب و کار نوپا را متوجه خواهند شد و مقیاس و ملاک محاسبه برای ارزشگذاری خواهند داشت تا به نحوی کسب و کار موردنظر را به نحوی ارزیابی کنند تا در صورت موفقیت یا عدم موفقیت و عدم بازدهی مناسب مالی آن را با بازار جهانی مقایسه کنند و برای ادامه یا عدم ادامه کسب و کار تصمیمگیری کنند.
از مهمترین معضلات چنین شیوهای از بین رفتن نوآوری در کسب و کارهای داخلی است به نحوی که بنیانگذاران اولیه برای مجاب کردن سرمایهگذار برای دریافت سرمایه و ادامه سادهترین و کوتاهترین روش ممکن که کپی کردن یک کسب و کار موفق خارجی است را انتخاب مینمایند.
شاید مهمترین دلیل این وضعیت و عدم سرمایهگذاری بر روی استارتاپهایی که ایده نوآورانه و متفاوتی دارند عدم آشنایی و شناخت بازار ایران یا جهانی و همچنین عدم آشنایی با نیاز فعلی کاربران باشد و همین موضوع باعث شده است تا روی کسب و کارهای نوآورانه یا کسب و کارهایی که قابلیت حضور در بازار جهانی دارند سرمایهگذاری نشود.
یکی دیگر از مسائلی که باعث شده است بسیاری از کسب و کارهای موفق داخلی کپی کسب و کارهای موفق خارجی باشند و کمتر شاهد نوآوری در کسب و کارها باشیم تفکر خریده شدن پس از ورود شرکتهای خارجی به بازار ایران است که باعث شده تا بسیاری از افراد و بنیانگذاران با هدف خریده شدن کسب و کار خود را راهاندازی کنند و در این راستا شرکتهای سرمایهگذاری با همین تفکر بر روی شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که چنین پتانسیلی را دارا باشند تا پس چنین اتفاق احتمالی بازگشت سرمایه بسیار بالایی داشته باشند ولی این موضوع یک آینده کاملا نامشخص است زیرا مشخص نیست آیا کسب و کارهای خارجی که به لحاظ تدوین استراتژی آینده تجاری و قابلیتهای فنی و سرمایه هنگفت چندین گام جلوتر هستند آیا تمایلی خرید کسب و کارهای موفق داخلی دارند یا خود با تکیه بر تجارب جهانی خود وارد بازار خواهند شد.
وضعیت فعلی همچنین میتواند یک تهدید بزرگ باشد و با رفع تحریمها و محدودیتها و آمدن رقبای خارجی به بازار ایران که برخی کسب و کارهای موفق فعلی از آنها الهام گرفتهاند کسب و کارهای فعلی با خطر مواجه گردند زیر شرکتهای خارجی با تکیه بر تواناییهایی تبلیغاتی و بازاریابی و بستر فنی مناسب و سرمایهگذاری بسیار ناچیز بدلیل تفاوت ارزش پولی در کوتاهترین زمان درصد بسیار بالایی از بازار را بدون توجه به کسب و کارهای داخلی در اختیار بگیرند و با توجه به وضعیت کنونی چندین گام از رقبای خود در بازار ایران جلوتر باشند.
از طرفی مشکلات فعلی اینترنت ایران و محدودیتهای فعلی نیز دلیلی بر عدم ایجاد برخی کسب و کارها است ولی علیرغم این محدودیتها کسب و کارهای بسیار متنوعی هستند که میتوان آنها را در ایران پیاده سازی و روی این کسب و کارها سرمایهگذاری نمود.
البته فراموش نکنیم که استارتاپهایی مانند توییتر، اینستاگرام، و اوبر بدلیل ریسک بالای سرمایهگذار بر روی ایدهای که هرگز اجرا نشده بود موفق شدند و امروز دهها میلیارد دلار ارزش دارند چه بسا بسیاری از ایدهها و کسب و کارهایی که امروزه بنا به بسیاری از دلایل موفق به جذب سرمایه نمیگردند پتانسیل بالای رقابت در بازار جهانی را داشته باشند.
نظرات کاربران