روابط عمومی یکی از شاخههای علوم ارتباطات اجتماعی است که با وجود عمر کوتاه شکلگیری و فعالیت آن در جهان از یکسو با آگاهیرسانی و پاسخگویی به موقع به مردم و رسانهها، و از سوی دیگر با انتقال انتقادات وارده از سوی مردم و رسانهها به سازمانها باعث بهبود عملکرد سازمان متبوعشان میشود.
در کشور ما اما به کل نگاه متفاوتی در این سالها به روابط عمومی وجود داشته و نگاه عمده مدیران سازمانها به آن به عنوان یک تبلیغاتچی صرف بوده که با انتشار گزارشات تبلیغاتی و اعلام برگزاری همایش، نشست و کنفرانس صرفا خبرهای جاری را اعلام کرده و در صورت بروز انتقاد به نوعی با پاک کردن صورت مساله موضوع را لاپوشانی میکند.
همین نوع نگاه باعث شده تا به مرور بدنه روابط سازمانهای دولتی و خصوصی از نیروهای متخصص و با دانش خالی شده و در اکثریت موارد افرادی که هیچ شناخت و دانشی از روابط عمومی ندارند پا به این عرصه خطیر که میبایست مثل یک پزشک نبض سازمان را در دست گرفته و سلامت آن را تضمین کنند بگذارند.
در حوزه فناوری اطلاعات نیز همین موضوع وجود دارد و در حال حاضر از کارشناس مدیریت دولتی گرفته تا پزشک، مهندس و سایر متخصصانی که تخصصشان کوچکترین ارتباطی با مبحث تخصصی روابط عمومی ندارد در سازمانهای خصوصی و دولتی حوزه فناوری اطلاعات مشغول به فعالیت هستند.
همین غیر متخصص بودن نیروهای روابط عمومی باعث شده که این مدیرانی که از دانش لازم برای انجام وظایف روابط عمومی بهرهمند نیستند، وظایف اصلی خود مثل پاسخگویی مناسب به رسانهها و مردم و اعلام مشکلات مطرح شده توسط رسانهها به مدیران سازمانها را نادیده گرفته و نقش آنها به سرویسدهی به رییسشان و پهن کردن فرش قرمز زیر پای او تقلیل پیدا کند.
به همین جهت است که جابجایی مدیران روابط عمومی با نقش مهمی که به عهده دارند، (نه فقط در وزارت ارتباطات که در بسیاری از نهادها) نه تنها با هیچ واکنشی از سوی رسانهها و روزنامهنگاران مواجه نمیشود، بلکه عمدتا اصلا متوجه این جابجاییها هم نمیشوند.
چراکه به نیکی دریافتهاند که جنس عمده این انتصابها از جنس انتخاب یک متخصص باتجربه نیست، بلکه صرفا یک پست تزیینی برای خدمتدهی به مدیر ارشد آن سازمان و نهاد است و احتمالا تنها زحمت و هنری که دارد، مالهکشی روی مشکلات و سانسور رسانهها است.
از این رو در بسیار از موارد تفاوتی نمیکند که حتی یک گلدان خالی را به جای برخی از مدیران روابط عمومی بگذارند، چراکه خروجی مشترک است؛ تقریبا هیچ!
اما گلدان دو مزیت و برتری نسبت به برخی مدیران روابط عمومی دارد، نخست آنکه کارکرد تزیینی دارد و دوم آنکه گلدان خالی حداقل حقوق و مزایا نمیخواهد و منابع محدود در اختیار روابط عمومی را هم تلف نمیکند!
نظرات کاربران