اینترنت ایران چگونه کار میکند وپهنای باند چطور از شبکه خارجی وارد و در داخل کشور به چرخش در می آید؟ وظیفه هر کدام از بخشهای حاکمیتی و خصوصی در توزیع و انتقال پهنای باند اینترنت چیست و ساختار سرانه ترافیک هر شهروند چگونه است؟ اینها پرسشهایی است که برای درک بهتر چارچوب زیرساخت اینترنت ایران با امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات در میان گذاشتهایم.
اگر بخواهیم در مورد نحوه توزیع اینترنت در ایران صحبت کنیم شاید خوب است از این شبکه یک ترسیم داشته باشیم. از زمانی که پهنای باند وارد ایران میشود، ایستگاههای ارتباطی اینترنتی فیمابین تا رسیدن پهنای باند به دست مصرف کننده نهایی. این شبکه را چطور میتوان به شکل ساده تعریف کرد؟
برای ترسیم ساختار ورود و توزیع اینترنت به کشور، درگاههای اینترنت (گیتویها) را میتوان اولین نقطه در ورود اینترنت به کشور به حساب آورد. پس از این مرحله، ترافیک ورودی به شبکه گیتوی ها از طریق ارتباطات اپراتورها (اپراتورهای سیار و ارتباطات ثابت) به کاربران نهایی تحویل داده میشود.
چه تعداد لینک ورودی به کشور داریم؟
بیش از ۶۰ لینک ورودی از مسیرهای مختلف که عمدتا لینکهای G 100 هستند.
پس این سلسله مراتبی است که اینترنت از زمان ورود کشور تا رسیدن به دست کاربر نهایی طی می کند؟
بله اما بحث ورود داده به کشور یک ویژگی خیلی مهم دارد. اینکه نسبت به کشورهای دنیا و منطقه، یکی از ارزان ترین اینترنت ها را بر حسب دلار داریم . یکی از ۳ یا ۷ کشور ارزان اینترنت دنیا به حساب می آییم (بر حسب تعریف خدمت پایهای که به دست کاربر میرسد) که البته این لزوما به معنای ارزان بودن اینترنت در سبد خرید کاربران نهایی نیست؛ چرا که کاربر نهایی در آمد دلاری ندارد که این هزینههای دلاری را بتوان برای او ارزان به حساب آورد. اما قیمت آن بر حسب دلار در مقایسه با دیگر کشورها ارزان است.
اما علت این ارزانی- علی رغم اینکه به دلیل عدم بهره وری (ناشی از تعداد بالای FCP و نرسیدن به مقیاس اقتصادی)، هزینه سربارهای ما زیاد است- دو علت دارد: یکی خرید تجمعی اینترنت توسط یک شرکت واحد (شرکت زیرساخت) است و علت دوم تنوع لینک های ورودی برای خرید اینترنت. در واقع از آنجا که تامین اینترنت به صورت یکپارچه و هماهنگ، توسط شرکت ارتباطات زیرساخت انجام میشود، حجم خرید اینترنت این شرکت در خرید به نمایندگی از کل کاربران ایرانی میزان قابل توجهی می شود و این باعث می شود قدرت چانه زنی داشته باشیم و معامله با این شرکت برای شرکتهای خارجی جذابیت پیدا کند. البته کیفیت اینترنت تامین شده از همه این لینکهای ورودی یکسان نیست.
ناظمی : به دلیل خرید تجمعی اینترنت توسط شرکت ارتباطات زیرساخت و تنوع لینک های ورودی در ایران، می توان اینترنت را با قیمت کمتری از سرویس دهندگان جهانی خریداری کرد. همین امر موجب شده تا ایران یکی از ۷ کشوری باشد که ارزان ترین اینترنت دلاری را دارد. البته این به معنی آن نیست که هزینه اینترنت برای کاربران پایین است. زیرا کاربر درآمد دلاری ندارد.
چرا کیفیت اینترنت این لینکها یکسان نیست هم شرکتها این موضوع را میدانند و هم کاربر نهایی متوجه تفاوت اینترنت متصل شده میشود. البته میدانیم پارامترهای کیفیت ممکن است متفاوت باشد ولی اینجا روی موضوعی صحبت میکنیم که برای سالها چالش اول زیرساخت ایران برای تامین و توزیع اینترنت بود؟
کیفیت اینترنتی که کاربر نهایی در ایران حس میکند، هم به کیفیت اینترنتی که از خارج تامین میشود ارتباط دارد و هم به کیفیت تجهیزات و شبکه داخلی مورد استفاده برای توزیع اینترنت. در حال حاضر ایران برای ورود اینترنت به کشور از مسیرهای مختلف و متنوعی استفاده میکند. تعدد و تنوع این لینکهای ورودی از نواحی جغرافیایی مختلف (کشورهای همسایه) باعث میشود پایداری و پابرجایی شبکه تا حد زیادی افزایش پیدا کند. با اینحال کیفیت اینترنتی تمامی این ورودیها مشابه نیست و قیمت اینترنت دریافت شده ازهر ورودی نیز لزوما با دیگر ورودیها یکسان نیست.
در طراحی شبکه همواره سه پارامتر تاخیر (latency)، جیتر (jitter) و اتلاف بسته(packet lost) مورد توجه قرار میگیرد. بسته به اینکه کاربر چه کاربردی از اینترنت مدنظر داشته باشد، سطح کیفی تاثیر هر کدام از این سه عامل تغییر میکند.
در طراحی شبکه همواره سه پارامتر تاخیر (latency)، جیتر (jitter) و اتلاف بسته (packet lost) مورد توجه قرار میگیرد. بسته به اینکه کاربر چه کاربردی از اینترنت مدنظر داشته باشد، سطح کیفی تاثیر هر کدام از این سه عامل تغییر میکند. یکی از انواع استفاده کاربران از اینترنت، استفاده برای تعاملات ویدئویی (مانند کاربرد مورد نظر گیمرها) که همزمان نیاز به تاخیر بسیار کم دارد. مورد دیگر کاربرد اینترنت برای استریمینگ صوت و تصویر است، یعنی همان کاربردی که برای دیدن فیلم یا پخش موسیقی است، که نسبت به مورد اول استانداردهای سادهتری نیاز دارد. مورد آخر نیز استفاده از اینترنت برای کاربردهای روزمره است که این نیز از دو مدل قبلی استانداردهای بسیار سادهتری دارد. در عین اینکه تعدد لینکهای ورودی میتواند پایداری شبکه را افزایش دهد، اما مدیریت هوشمند آن به گونهای که هر شرکت تامینکننده اینترنت (FCP) و البته هر نیاز کاربری متناسب با کاربردی که از اینترنت مدنظر دارد، به لینک ورودی مشخصی متصل میشود تا بتواند کیفیت بهتری دریافت کند، که البته کار چندان سادهای نیست.
مثلا گیمرها چنانچه اینترنت خود را از FCP خاصی که به یک لینک ورودی مشخص برای تامین اینترنت متصل است تامین کنند، احتمالا کیفیت مطلوبتری دریافت میکنند. به منظور شفافیت و همچنین کمک به انتخاب کاربریهای خاص این مساله در سامانه نتسنجپلاس سازمان تنظیم مقررات نیز قابل دسترس است و هر شهروند بر اساس موقعیت جغرافیایی خود میتواند متناسبترین تامینکنندگان اینترنت را شناسایی نماید.
«تاخیر» (latency) را میتوان یکی از پارامترهای مهم در کیفیت ارتباطی دریافت شده توسط کاربر نهایی به حساب آورد. در واقع فاصله ایران تا دیتاسنترهای مختلف جهان بر میزان تاخیر ایجاد شده در ارتباط تاثیر میگذارد. هرچه فاصله کاربر تا دیتاسنتر بیشتر باشد، تاخیر ایجاد شده بر حسب میلی ثانیه افزایش مییابد. کسانی که بازی اینترنتی انجام میدهند (گیمرها)، از وجود تاخیر در ارتباط با عنوان پینگ بالا یاد میکنند.
«تاخیر»(latency) را میتوان یکی از پارامترهای مهم در کیفیت ارتباطی دریافت شده توسط کاربر نهایی به حساب آورد. در واقع فاصله ایران تا دیتاسنترهای مختلف جهان بر میزان تاخیر ایجاد شده در ارتباط تاثیر میگذارد. هرچه فاصله کاربر تا دیتاسنتر بیشتر باشد، تاخیر ایجاد شده بر حسب میلی ثانیه افزایش مییابد. کسانی که بازی اینترنتی انجام میدهند (گیمرها)، از وجود تاخیر در ارتباط با عنوان پینگ بالا یاد میکنند. افزون بر فاصله جغرافیایی، کیفیت تجهیزات نیز بر کیفیت ارتباط تاثیر میگذارند.
اما وجود تاخیر در ارتباط محدود به فاصله جغرافیایی نیست. سوییچها و روترهای به کار گرفته شده نیز، بسته به نوع و مدل، تاخیری را بر ارتباط تحمیل میکنند. هرچه ساختار طراحی شده برای شبکه سلسله مراتبیتر باشد، تاخیر ناشی از این تجهیزات محسوستر خواهد بود و هرچه شبکه افقیتر باشد، این تاخیرها کمتر میشوند. عامل دیگری که میتواند بر تاخیر موجود در شبکه اثرگذار باشد، دیتاسنتر مورد استفاده است. مثلا اگر آن دیتاسنتر خاص، میزبانی سرویسی که کاربر مدنظر دارد را بر عهده داشته باشد، میتواند در ارائه سرویس مرتبط با آن کاربرد، کیفیت بالاتری ارائه دهد. مثلا اگر هاست بازی خاصی در یک دیتاسنتر باشد، گیمرهای آن بازی میتوانند کیفیت بهتری حس کنند.
اکنون در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا، چند کشور اقدام به راه اندازی دیتاسنترهایی با ابعاد بین المللی کردهاند. کل منطقه منا (کل خاورمیانه و شمال آفریقا) در حال حاضر به ندرت میزبان دیتاسنترهای بزرگی هستند که میزبان سرویس های جهانی باشند. هرچند ایجاد این مراکز داده (دیتاسنترها) در کشورهای همسایه، آغاز شده است و این امر میتواند فاصله کاربران نهایی را تا دیتاسنترها کم کند و به این ترتیب کاربران میتوانند کیفیت سرویس بهتری دریافت کنند.
البته نباید فراموش کنیم که ایجاد این مراکز داده (دیتاسنترها) در کشورهای همسایه به خودی خود نشاندهنده عقب ماندن ما در این رقابت جهانی است که دلیل اصلی آن تحریمها علیه ایران است و مراکز داده به دلیل شفافیت بالا قابلیت دور زدن تحریم برای میزبانی خدمات جهانی را نیز ندارند، که خودش یک مشکل نیز میتواند برای کشور ایجاد کند.
ایران یکی از کشورهایی است که از نظر شرایط اقلیمی و آب و هوایی، موقعیت جفرافیایی و مرز مشترک با کشورها متعدد، نیروی انسانی متخصص و … شرایط بسیار مناسبی برای احداث دیتاسنتر دارد و به دلیل دمای پایینتر هوا نسبت به کشورهایی مانند امارات یا دیگر کشورهای عربی، می تواند با هزینه انرژی پایینتری دیتاسنترها را مدیریت کند؛ اما به دلیل شرایط تحریمی، میزبانی مراکز داده بزرگ جهانی امکانپذیر نیست و در حال از دست دادن این فرصت هستیم. از دست دادن این فرصت در مقابل کشورهای منطقه، در بلندمدت به ضرر ما هست چون به سادگی از بازار رقابت جهانی جا مانده و به نوعی حذف میشویم. وقتی چنین فرصتی از دست برود دیگر ورود مجدد چندان ساده و میسر نخواهد بود.
رییس سازمان فناوری اطلاعات : سیاست های کلی اتصال به شبکه جهانی (مانند خرید تجمیعی) می تواند مزیت هایی برای کشور ایجاد کند. اما این محدود شدن گذرگاه های اینترنتی در دست یک نهاد خاص حاکمیتی از نظر تجاری محدودیت زاست.
سیاست های کلی اتصال به شبکه جهانی (مانند خرید تجمیعی) می تواند مزیت هایی برای کشور ایجاد کند. اما این محدود شدن گذرگاه های اینترنتی در دست یک نهاد خاص حاکمیتی از نظر تجاری محدودیت زاست . کما اینکه مشاهده می شود که در دیگر کشورهای دنیا عموما چنین رویکردی ندارند و چندین بازیگر خصوصی نیز می توانند به این عرصه ورود کنند.
این بازیگرها در همکاری با هم میتوانند کنسرسیومی ایجاد کنند و مزایایی مشابه خریدهای تجمیعی یا چانهزنی برای قیمت اینترنت را که هم اکنون شرکت زیرساخت انجام میدهد در دست خودشان بگیرند که مطمئنا کاری که در بخش خصوصی انجام بگیرد ارزانتر تمام خواهد شد. در نهایت حتی بدون اینکه لزوما بازیگر حاکمیتی را وارد یک پروسه تجاری و اقتصادی کرد نیازها و استانداردهای مورد نظر را هم به طور هماهنگ از آن بازیگران درخواست کرد. آیا اصلاح این سیاست فعلی برای اینترنت کشور نتیجه بهتری ایجاد نمیکند؟
انحصار زیرساخت یکی از مواردی است که بدون شک از منظر سیاستگذاری و رقابتپذیری مورد تایید نیست و من هم معتقدم باید کاهش داده شود؛ وزارتخانه نیز در این مدت تلاش های زیادی در این راستا انجام داده است. اما نکته مهمی که وجود دارد آن است که در مجموعه تمام مشکلاتی که در ساختار ارتباطی کشور وجود دارد، انحصار زیرساخت را نمیتوان حتی در میان ۵۰ مشکل دارای اولویت به حساب آورد.
به عبارتی هنوز این امر، تاثیر منفی آنچنانی بر اینترنت ایران ندارد و جزو مشکلات اولویتدار کشور نیست. واقعیت آن است که انحصار زیرساخت موجب عقبماندگی کشور در زمینه اینترنت نشده است. زیرا در بخش تجهیزات و شبکههای ایجاد شده، فعلا همگام با تکنولوژیهای روز دنیا حرکت شده و امکان خرید ارزان اینترنت را نیز هم فراهم میکند. باید توجه داشت که همین تمرکز دولتی تا حدی منجر به اطمینان خاطر نهادهای امنیتی نیز شده است، که خودش توسعه سریع چند ساله گذشته را امکانپذیر کرده است. درحالی که اکنون به دلیل تنوع لینکهای ورودی، کیفیت خوبی ایجاد شده است. سالها پیش که لینک های ارتباطی کشور یکی دو مورد بود، انحصار زیرساخت می توانست مخرب باشد. اما اکنون نه.
حتی با وجود این انحصار نیز میتوان راهکارهایی داد که آن را جبران کند. یکی از این راهکارها «بورس ترافیک» است. بورس ترافیک، بورس طیف و بورس خدمات فناوری ارتباطات و اطلاعات که تمام آن را میتوان در یک تابلو در بازار بورس تهران عرضه کرد؛ تا حد زیادی میتواند این مساله را حل کند و موجب رقابت بین اپراتورها شود. با سازوکار رقابتی بورس امکان رقابت میان تامینکنندگان اینترنت در کشور فراهم میشود و به این ترتیب هر بازیگر عرصه ترافیک داده میتواند لینک ورودی و منبع خریداری را آزادانه انتخاب کند و این امر فضا را رقابتی می کند. اکنون این سازوکارهای اقتصادی کمرنگ هستند و ساخت آنها چندان ساده نیست و نیازمند همکاری میان چند نهاد است اما میتواند قسمتی از پاسخ باشد. برآورد من این است که اگر دیدگاه های تندرو در مدیریت نباشد، پیشبینی میکنم تا چند سال آینده احتمالا به اپراتورها اجازه داده شود لینک های محدودی اضافه بر زیرساخت خرید کنند و با مدیریت حساب شدهای این موضوع کنترل شود. پیشبینی میکنم تا چندسال دیگر این موضوع عملیاتی شود و اینجا بحث رقابت قیمتی پیش میآید و ممکن است این مجموعهها بتوانند لینک های باکیفیت را با قیمتی بیشتر و لینک های کم کیفیتی را با قیمت کمتر بگیرند.
در توزیع اینترنت داخل کشور، شبکه انتقال هم دست شرکت زیرساخت است. اما آیا در طی این مسیر، شرکت زیرساخت کنترلی بر محتوای رد و بدل شده در پهنای باند هم انجام می دهد یا کنترل این موضوع به شرکت های خدمات دهنده اینترنتی داده شده است؟ به عبارتی دیگر روش مدیریت محتوای ارتباطات اینترنتی کشور چگونه است؟
به طور کلی مدیریت ارتباطات اینترنتی کشور پس از ورود به کشور به سه طریق انجام میشود.
- مدیریت ارتباط بر حسب محتوا (فیلترینگ)
- مدیریت ارتباط بر حسب مسائل فنی
- مدیریت ارتباط بر اساس موقعیت و کاربرد مورد نظر هر کاربر
مدیریت ارتباط بر اساس محتوا: در مدیریت ارتباط بر اساس محتوا، نوع محتوایی که رد و بدل میشود مشخص میکند که ارتباط چه کیفیتی داشته باشد. مثلا به واسطه سیاستهای مدیریتی، از لحاظ فنی امکان دستکاری در پهنای باند یک خدمت، وجود دارد و این مسلما بر کیفیت ارتباطی دریافت شده توسط کاربر تاثیر میگذارد. این روش در واقع یکی از روشهای فیلترینگی است که توسط حاکمیت اعمال میشود و علیرغم آنکه آن شبکه فیلتر نیست، اما دسترسی به آن برای کاربران بسیار دشوار خواهد بود و کیفیت مطلوبی دریافت نخواهد کرد. این امر یکی از همان ابزارهایی است که در طرح صیانت مجلس بر استفاده بیمحابا از آن تاکید شده است.
به دلیل وجود همین سیاستها است که افزوده شدن هر ترافیک جدید به اینترنت کشور نیازمند تجهیزات خاص فیلترینگ و کنترل داده است. مدیریت لایه محتوا به اپراتورها داده شده است. چون اگر دست دولت بود، دولت انگیزه ای نداشت که پروتکل رعایت کند تا حجم اینترنت برود بالا. به عبارت دیگر همین سیاست باعث میشد تا پهنای باند و ترافیک بینالملل ناخواسته و به دلیل فقدان سازوکار انگیزشی برای دولت، کارمندان دولت یا شرکتهای دولتی، کاهش یابد. برای اینکه سازوکار به سمت تشویق به افزایش ترافیک برود، اجرای این پروتکلها به خود اپراتورها سپرده شد. همین تغییر به ظاهر کوچک، باعث شد تا افزایش ترافیک ۳۰ برابری در حدود ۵سال در کشور اتفاق بیافتد. (لازم به ذکر است که کل ترافیک اینترنت کشور از ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بیش از ۵۰ برابر شد.)
مدیریت ارتباط بر حسب مسائل فنی: در این نوع مدیریت ارتباطی، بر حسب اینکه درخواست ارتباطی صادر شده مربوط به چه آدرسی باشد و هاست آن کجاست، تامین آن به روش متفاوتی انجام میشود. مثلا برای ایجاد ارتباطاتی که داخلی هستند، داده به یک سرور یا دیتاسنتر خارجی متصل نمیشود تا از آنجا دوباره به داخل برگردد. بلکه از طریق ارتباطات داخلی و مراکز تبادل ترافیک داخلی آن را به نقطه مورد نظر میرسانند و این هزینه ارتباطی را کاهش میدهد. به عبارتی مسیریابی ترافیک داخلی از ترافیک خارجی تمییز داده میشود.
مدیریت ارتباط بر اساس موقعیت و کاربرد مورد نظر هر کاربر: در این روش بسته به اینکه کاربر در کدام شهر قرار دارد و یا کاربرد مدنظرش چیست، ارتباط درخواستی به یک لینک ورودی خاص که پتانسیل بهتری برای تامین این درخواست دارد فرستاده میشود. این روش با هدف آن است که بهینهترین کیفیت و حالت ارتباطی برای کاربر ایجاد شود. تخصیص بهینه لینک به کاربر توسط «شرکت زیرساخت» انجام میشود. البته ذکر این نکته ضروری است که مدیریت ترافیک بر اساس موقعیت کاربر توسط شرکت زیرساخت انجام نمیشود بلکه این خود اپراتورها هستند که مدیریت مسیریابی ترافیک کاربران خود در سراسر کشور را بر عهده دارند؛ ولی مدیریت ترافیک برای کاربردهای مهم نظیر ترافیک بازیها توسط شرکت زیرساخت اعمال میشود.
البته این سه نوع ارتباط امکان مدیریت حملات را نیز فراهم میآورد. مثلا اگر حمله DDOSای به دیتاسنتری در کشور زده شود، از طریق گیتویها قابل کنترل و قابل مدیریت است تا با mitigation بر روی گذرگاهها اساسا آن حمله نتواند به کشور وارد شود و آسیبپذیری وارد فضای سایبری کشور نشود.
امیر ناظمی، رییس سازمان فناوری اطلاعات: اقدامات انجام شده در تمامی این مدلهای مدیریت ارتباط، بر حسب قوانینی است که توسط مراجع بالادستی تعیین میشوند. به عبارتی قوانین و مقررات مربوط به اعمال سیاستهای محتوایی (فیلترینگ یا اختلال در ترافیک) توسط مراجع بالادستی تعیین میشود که عبارتند از: شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی امنیت ملی، گاهی شورای امنیت کشور، مراجع قضایی. تمامی این نهادها فراتر از اختیارات وزارت ارتباطات، امکان اعمال نظر بر ارتباطات اینترنتی کشور را دارا هستند. در مورد مدیریت ارتباطات بر اساس محتوا، افزون بر این نهادها، کمیته تعیین مصادیق مجرمانه نیز صاحب اختیار برای مداخله است.
نقش IXPها در شبکه ارتباطی کشور چیست؟ در دنیا این مراکز بر اساس یک مزیت اقتصادی ( جابه جایی کمتر داده) ایجاد شدهاند اما در ایران چطور ؟
نقش IXPها به طور کل و IXPتهران به طور خاص در تبادل ترافیک ایران بسیار کلیدی است و نقش بهسزایی در افزایش کیفیت دسترسی مردم به محتوا و خدمات داخلی داشته است و در عین حال توانسته است پاسخگوی دغدغههای امنیتی، دغدغههای اقتصادی، دغدغههای اجتماعی و… باشد و همین امر آن را به موجودیت بسیار مهمی در زیرساختهای ارتباطی کشور تبدیل میکند. در حال حاضر تمامی اپراتورها، فراهم کنندگان، محتوا و خدمات، مراکز داده به IXPتهران متصل بوده و ترافیک با مبدا و مقصد داخلی از طریق این IXP مبادله می شود.کشورهای دیگر نیز برای تبادل ترافیک داده از همین نهاد IXP استفاده میکنند. با این تفاوت که IXP ممکن است توسط یک شرکت خصوصی یا کنسرسیومی از شرکتهای خصوصی و یا اپراتورها ارائه شود. توزیع کنندگان ارتباطی کشورها در همکاری با یکدیگر مراکز IXP را راهاندازی میکنند تا بتوانند مطلوبیت اقتصادی بیشتری در مدیریت ارتباطی ایجاد کنند. نوع دیگر IXPها ممکن است کسبوکار یا انجمنی باشد که بعضی از اپراتورها هم در آن شرکت کنند و به نوعی برای رد و بدل کردن ترافیک بین خودشان با یکدیگر به توافق برسند. مدل سوم IXP ها، IXPهای دولتی و یا حاکمیتی است که در برخی از کشورها از جمله ایران از این مدل استفاده می شود، البته لازم به ذکر است که بر اساس مصوبه کمسیون تنظیم مقررات محدودیتی برای ایجادIXP توسط بخش خصوصی و یا اپراتورها برای اساس مدل های رایج دنیا وجود ندارد ولی به دلایل اقتصادی فعلا این شرکت ها تمایلی به آن ندارند و شرکت زیرساخت به دلیل منافع ملی و حمایت از محتوا و خدمات داخلی و افزایش کیفیت این گونه خدمات مسئولیت ایجاد و ارایه سرویس IXP را بر عهده گرفته است.
اکنون ۷ مرکز IXP در کشور وجود دارد هرچند بیش از ۹۰ درصد ترافیک در IXP تهران مبادله میشود؛ که نیاز به تمرکززدایی دارد و تلاشهای بسیاری هم در این خصوص انجام دادیم؛ اما تمرکز بالای سیاسی-اقتصادی کشور در تهران، یک امر کلان در کشور است و علیرغم تعریف بستههای تشویقی بسیار بالا (مانند تخفیف ۹۰٪ برای کولوکیشن و تخفیف ۹۵٪ برای ترافیک هم نتوانست انگیزه لازم برای شرکتها را ایجاد کند تا از تهران خارج شوند و این سیاست وضعیت را حدود ۷٪ بهبود داد که کافی نبود. انگیزه ایجاد IXP داخلی در ایران، به غیر از مسائل اقتصادی و کیفیت خدمات، پاسخگویی به دغدغههای تنظیمگری و امنیتی هم هست. به نوعی ایجاد IXP پاسخی به این درخواست هم هست که دادههای شهروندان از ایران خارج نشود. در واقع میتواند با مزیتدهی به میزبانی سرویسهای داخلی هم هزینه اقتصادی آن را کاهش داد و هم سازوکاری ایجاد کرد تا دادههای شهروندان به خارج از کشور درز نکند. تاثیرات اقتصادی تفکیک ترافیک داخلی و خارجی هم بسیار مهم است. به عبارتی از آنجا که ترافیک خارجی دلاری خریداری میشود اما ترافیک داخلی ریالی، تفکیک ترافیک داخلی و خارجی میتواند به کاهش هزینههای کشور طی تامین ارتباطات و ترافیک ارتباطی مورد نیاز شهروندان منجر شود. این امر به کاهش هزینههای ارتباطی کاربران نیز منجر میشود و در نهایت موجب رشد اقتصاد دیجیتال کشور میشود. اهمیت این سیاست زمانی اهمیت بیشتری مییابد که در دوران تحریم باید هزینههای دلاری را کمترین میزان کاهش میدادیم. اساسا یکی از علل اصلی ایجاد و رشد استارتاپها طی سالهای اخیر ، افزایش شمول ارتباطی ولو با کیفیتی معمولی است. دسترسی گسترده به اینترنت طی سالهای اخیر، موجب شد که سرویسهای اینترنتی ارائه شده توسط این استارتاپها و کسب و کارهای اینترنتی با اقبال مواجه شود و به مرور رشد قابل توجهی کند. درحالی که اگر ارتباط باکیفیت برای طیف معدودی از افراد فراهم میشد، چنین تاثیری ایجاد نمیکرد.
چه بخشهایی به IXP متصل میشوند؟
به طور کلی هرکسی شامل اپراتورها، فراهم کنندگان محتوا و خدمات و به ویژه مراکز داده می تواند به IXP وصل شود. هزینه ترافیک میتواند یکی از ابزارهای سیاستگذاری باشد. تعدد FCPها یکی از اصلیترین عللی تلقی میشود که باعث شده صرفه و کیفیت اینترنت دریافتی توسط کاربر نهایی افت کند. درحالی که ظرفیت بازار FCPهای کشور، هفت عدد بوده است، در دورههای پیش (دولتهای قبل) هفده FCP پروانه کسب کرده و در کشور فعالیت میکنند. همین تعدد بازیگران FCP باعث شده هزینه سربار بالا رود و مطلوبیت سرویسهای ارائه شده به کاربر افت کند.
طی سالهای اخیر، ایجاد تغییراتی در برخی قوانین مرتبط با FCP موجب ایجاد بهبود و فراهم شدن بستری برای رشد برخی کسب و کارها شده است. در ابتدا، تنها اتصال مراکز توزیع ارتباطی FCP به IXPها رایگان بود و سازمانهای دیگری که میخواستند به IXP وصل شوند، باید هزینه آن را پرداخت میکردند. به موجب این قانون، مثلا کسب و کارهایی که نیاز به تبادل داده بالایی داشتند (مانند VODها اعم از فیلیمیو، نماوا و…) باید در پس یک FCP قرار میگرفتند و همین آنها را متحمل هزینهای بالا میکرد که اثر قیمتی آن در نهایت به کاربر نهایی تحمیل میشد و هزینه استفاده از سرویس را برای آنها افزایش میداد. اما به موجب مصوبهای که تصویب شد، امکان اتصال رایگان برخی تامین کنندگان محتوا که شرایط خاص تعریف شده و حد خاصی از ترافیک را داشته باشند، به IXP فراهم شد و این موجب رشد «VOD» ها و «کسب و کارهای حوزه دیتاسنتر» در کشور شد.
ناظمی : در ابتدا، تنها اتصال مراکز توزیع ارتباطی FCP به IXPها رایگان بود و سازمانهای دیگری که میخواستند به IXP وصل شود، باید هزینه آن را پرداخت میکردند. اما به موجب مصوبهای که تصویب شد، امکان اتصال رایگان برخی تامین کنندگان محتوا که شرایط خاص تعریف شده و حد خاصی از ترافیک را داشته باشند، به IXP فراهم شد و این موجب رشد «VOD» ها و «کسب و کارهای حوزه دیتاسنتر» در کشور شد.
ساختار سرانه ترافیک هر شهروند شامل چه مواردی است؟
بخشهای مختلف سرانه ترافیک کاربر عبارتند از:
- ترافیک بین الملل
- ترافیک داخلی؛ که رد و بدل ترافیک آن در IXP انجام میشود.
- ترافیک ذخیرهشده (یا همان ترافیک کش) و ترافیک ارائهشده توسط دیتاسنتر خود FCP یا اپراتور؛ که در دیتاسنتر خود اپراتور وجود دارد و وقتی چنین درخواستی صادر شود، اپراتور خود به درخواست پاسخ میدهد و اصلا نیاز نیست از طریق ترافیک بین الملل مجدد اقدام کند.
- ترافیک بین اپراتورها
به طور میانگین، در ساختار ترافیک مورد مصرف هر کاربر، حدود ۵۵ درصد متعلق به ترافیک بین الملل است و ۴۵ درصد باقی مانده به ۳ دسته دیگر تعلق مییابد. از مجموع این ۴۵ درصد، حدود ۵ تا ۱۰ درصد ترافیک مربوط به حالت کش و تبادل بین اپراتوری است. این آمار حدودی است و ماه به ماه و روز به روز ممکن است تغییر کند.
طی سالهای اخیر شاهد رشد VOD ها ( سرویسهای اشتراک ویدیو ) هستیم که حجم بالایی از پهنای باند داخلی را به خود اختصاص دادهاند. رابطه ترافیکی این بخشها با IXPها چیست؟
پیش از آنکه VODها امکان اتصال مستقیم به IXPها را پیدا کنند، از مدل ترافیکی مشابه آنچه در مورد سوم بیان شد (یعنی ترافیک کش) استفاده میکردند. با این تفاوت که آن VOD خاص چند سرور داخل دیتاسنتر اپراتورها داشت و مثلا چنانچه درخواستی مرتبط با اینها صادر میشد، اپراتور آن درخواست را از روی سرور دیتاسنتر خودش میخواند و پاسخ میداد. همین نیاز به استقرار سرور در اپراتور ها، جلوی رشد VODها را میگرفت. زیرا هر VOD مجبور میشد تعداد قابل توجهی سرور در نقاط مختلف به کار بگیرد و این امر هزینههای سربار بسیاری به ان مجموعه تحمیل میکرد. از طرف دیگر با استقرار سرورهای یک VOD خاص، امکان ورود بازیگران جدید گرفته میشد. اما با فراهم شدن امکان اتصال مستقیم VODها به IXP ها، امکان توسعه این بازار افزایش داده شد.
شکل گیری کسب و کارهای دیتاسنتری پس از اتصال به IXP به چه صورت اتفاق افتاد؟ یکی از انتقاداتی که به وزارت ارتباطات وارد میشود، فراهم کردن بستری برای توسعه شبکه داخلی و دیتاسنترهاست آیا میتوان گفت که توسعه شبکه محلی موجب فراهم شدن بستری برای قطع اینترنت جهانی خواهد شد؟
فراهم شدن امکان اتصال مستقیم دیتاسنترها به IXPها، از جمله مواردی بوده که نقش بسیار تاثیرگذاری در آغاز و پا گرفتن و رشد کسب و کارهای حوزه دیتاسنتر در کشور داشته است. طی سالهای اخیر، انتقادات زیادی نسبت به زیرساختهای ارتباطی ایجاد شده خصوصا دیتاسنترها مطرح شده است. تصور عموم مردم آن است که ایجاد این بسترها، آماده کردن زمینه برای قطع ارتباطات جهانی و محدود کردن کاربران به ارتباطات داخلی است. درحالی علیرغم امکان سواستفادههای اقتدارگرایانه که از این زیرساختها وجود دارد، دو موضوع در فهم بهتر این شرایط کلیدی است. اول آنکه مراکز داده زیرساخت شکلگیری اقتصاد دیجیتال است. بدون این مراکز داده داخلی و میزبانی داخلی امکان ارائه بسیاری از خدمات مانند VOD یا … اساسا امکانپذیر نیست. در حقیقت رشد این مراکز داده به دلیل فراهم کردن امکانی است که کاربران در دورافتادهترین نقاط کشور نیز امکان ارتباط به اینترنت را داشته باشند. دوم آن که علت اصلی ایجاد این بسترها، علاوه بر بهبود کیفیت، کاهش هزینههای ارتباطی شهروندان است. هزینههای دلاری برای شهروند ایرانی بسیار فراتر از توان اقتصادیاش است.
رییس سازمان فناوری اطلاعات: صرف اینکه امکان سواستفاده از یک ابزار وجود داشته باشد، دلیل بر آن نمیشود که بر مزایای متعدد آن چشم بست و قید ایجاد آن ابزار را زد. بسیاری منتقدان معتقدند توسعه شبکه ملی اطلاعات باعث قطع اینترنت خواهد شد. درحالی که این استدلال بر پایه عدم شناخت و عدم وجود درک درست از یک موضوع پیچیده فنی مطرح شده است. مثال بارز این موضوع، راه اندازی خط آهن در لهستان در دوره جنگ جهانی اول است.
صرف اینکه امکان سواستفاده از یک ابزار وجود داشته باشد، دلیل بر آن نمیشود که بر مزایای متعدد آن چشم بست و قید ایجاد آن ابزار را زد. بسیاری منتقدان معتقدند توسعه شبکه ملی اطلاعات باعث قطع اینترنت خواهد شد. درحالی که این استدلال بر پایه عدم شناخت و عدم وجود درک درست از یک موضوع پیچیده فنی مطرح شده است.
در لهستان راه آهن درست کردند. سپس زمانی که آلمان به لهستان حمله کرد، از این راه آهن استفاده کرد و توانست خسارات سنگینی به لهستان وارد کند. اما آیا ساخت راه آهن به دلیل سواستفاده ای که ممکن است از آن اتفاق بیفتد محکوم است؟ قطعا نه . به عبارت دیگر بر اساس استدلال کسانی که آن را زیرساخت قطع اینترنت میدانند،میتوان گفت اگر اصلا توسعه ندهیم، امکان قطع را هم از بین بردهایم! هرچیزی کارکردی دارد و احتمال سواستفاده از یک چیز، دلیل بر رد فواید و کارکردهای اصلی آن چیز نیست. محکوم کردن توسعه شبکه محلی به بهانه فراهم شدن زمینه ای برای قطع اینترنت جهانی مانند آن است که بگویند آن کسانی که در زمان جنگ جهانی راه آهن را درست کردند، هدفشان شکست لهستان بود. محکوم کردن ساخت دیتاسنترهای داخلی و توسعه شبکه ملی اطلاعات، به مانند آن است که بگویند تنها کاربران داخل تهران حق استفاده از اینترنت را دارند و اینکه در روستاهای دورافتاده و سایر استانها، امکان استفاده از اینترنت برای کاربران وجود ندارد بیاهمیت است. چنین استدلال هایی که برای قطع اینترنت و ارتباط آن با شبکه ملی اطلاعات آورده می شود، استدلالهایی است که کاملا ناشی از عدم درک فنی از شبکه ارتباطی کشور حاصل می شود.
نظرات کاربران