پیامرسانها در ایران مسیری کاملا متفاوت از روندهای جهانی را طی میکنند. در شرایطی که واتساپ و فیسبوک مسنجر، محبوبترین پیامرسانهای جهان به شمار میروند، در کشور ما «تلگرام» به تنهایی توانسته است اکوسیستم دیجیتال و کسبوکارهای آنلاین را تغییر دهد.
در روزهایی که فیسبوک یکهتاز شبکههای اجتماعی در ایران بود؛ وایبر ولاین بهعنوان اولین اپلیکیشنهای پیامرسان با استقبال بسیار زیاد کاربران ایرانی روبرو شدند. امکانی مانند ساخت گروه در وایبر یک مزیت رقابتی جدی و منحصربهفرد برای این اپلیکیشن بود که توانست آن را با فاصله از دیگران به محبوبیت قابلتوجهی برساند. لاین، اسکایپ و اپلیکشینهای دیگر نیز با وجود مزیتهای متنوع به سختی میتوانستند با «وایبر» رقابت کنند. اما ورود «تلگرام» بازار پیامرسانها و معادلات آنها را به کلی تغییر داد. تلگرام با اینکه یکی از مهمترین کاربردهای وایبر؛ یعنی تماس صوتی را دراختیار نداشت، در مدت کوتاهی توانست وایبر و رقبای دیگر را به حاشیه ببرد. وفادارترین کاربران وایبر نیز در بازهی زمانی کوتاهی به تلگرام پیوستند و وایبر را به جزیرهای خالی از سکنه تبدیل کردند. این مهاجرت در زمان خود در بین مخاطبان «کوچ دستهجمعی ایرانیان از وایبر» نام گرفته بود.
با وجود اقبال «تلگرام» در بین کاربران ایرانی، پیشبینی نقشی که این پیامرسان امروز به آن دست یافته است؛ سخت و شاید غیرممکن بود. سیر توسعهی این اپلیکیشن؛ اضافه شدن امکاناتی مانند گروهها و سوپر گروهها، کانالها، امکان تبادل انواع مختلف فایلها، تماس صوتی و باتها با کیفیتی پیش رفت که پس از مدت نه چندان طولانی؛ طیف گستردهای از افراد و کسبوکارها آن را به عنوان درگاه اصلی ارتباطی خود با مخاطبان انتخاب کردند. در واقع مزیتهایی مانند دسترسی بدون فیلتر از موبایل، دسکتاپ و وب و نبود اختلالهای رایج؛ در کنار امکانات متنوع سبب شد تا کارکرد بسیاری از رسانههای آنلاین تغییر کند و اثربخشیشان تا حد زیادی کاهش یابد. بسیاری از کسبوکارها نیز برای معرفی و فروش محصولات و خدمات خود تنها به تلگرام تکیه کردند و آن را به عنوان تنها بستر ارتباط با مخاطبان پذیرفتند. نکته اینجاست که این شیوهی جدید، با پذیرش مخاطبان روبهرو شد و توانست کسبوکارها و مخاطبان را از رسانهها و ابزارهایی مانند وبسایتها، اپلیکیشنها و حتی ایمیل بینیاز کند و سبک تازهای را در تعاملات آنلاین ایجاد کند. این اتفاق در شرایطی رخ داد که موضوع امنیت در تلگرام همواره مورد بحث و بررسی قرار داشت. از سوی دیگر، تبلیغات تلگرام نیز توانست بهتنهایی یک زیرساخت و مدل جدید کسبوکار را ایجاد کند و به رقیب جدی برای انواع دیگر تبلیغات آنلاین تبدیل شود.
اما تلگرام نیز از درد ناگزیر رسانههای اجتماعی در امان نمانده است. محتوای نامعتبر، دستدوم و سطحی، حجم قابلتوجهی از محتواهای منتشرشده در این رسانه را تشکیل میدهد. محتواهایی که با پیشفرض درستی و رعایت حق مولف هم در بسیاری از موارد، عمق چندانی ندارند. این حجم از محتوا، به مرور زمان این حس را به مخاطبان القاء کردهاند که یک بانک غنی از دانش هستند و میتوانند جایگزین کتابها و مقالههای علمی باشند. از سوی دیگر، تجربه نشان میدهد که متنهای کوتاه و همراه با تصویر در تلگرام محبوبیت بیشتری دارند و با طولانی شدن مطالب، شانس دیده شدن آنها کاهش مییابد. در نتیجه مطالعهی متنهای کوتاه ناخودآگاه به یک عادت تبدیل شده است. واضح است که در مورد محتواهای علمی و آموزشی؛ کوتاه شدن مطلب از عمق و جزئیات ضروری آن میکاهد.
در کنار همهی نکاتی که به آنها اشاره شد، تا پیش از فیلترینگ اخیر، فعالیت تلگرام در ایران کمتر با اختلال جدی مواجه شده است. این موضوع توانست حاشیهی اطمینانی را برای کاربران و ذینفعان آن ایجاد کند. این اطمینان بهاندازهای است که همانگونه که پیشتر به آن اشاره شد، بسیاری از کسبوکارها؛ بخش مهمی از ظرفیت کسبوکار خود را با تکیه بر آن بنا نهادهاند و کمتر به جایگزینی برای در دسترس نبودن تلگرام اندیشیدهاند.
فیلترینگ تلگرام در اوایل هفتهی جاری را میتوان یک نقطهی عطف یا اتفاق تاریخی برای کاربران ایرانی دانست. کاربرانی که بنابر آمارهای رسمی و غیررسمی از مرز ۲۵ میلیون نفر گذشتهاند و حالا میتوانند وابستگی زیاد به تلگرام و سبک جدیدی که در زندگی شخصی و کاریشان ایجاد کرده است را درک کنند. تردیدی نیست که در نبود تلگرام، بسیاری از تعاملات ما کند و سخت شدهاند. اما همهچیز دشوار شدن ارتباطهای ما با اطرافیان نیست. آمارهای غیررسمی به ارقام باورنکردنی از ضرر مالی کسبوکارها طی چند روز فیلترینگ تلگرام دلالت دارند. درکنار ضررهای مادی که صرف راهاندازی و نگهداشت زیرساختهای کسبوکارهای تلگرامی شده است باید هزینههای جذب مخاطب را نیز درنظر گرفت. مخاطبانی که بیشک دسترسی به آنها خارج از محیط تلگرام کار دشواری است.
تاکیدهای زیادی مبنی بر «موقتی بودن» فیلترینگ تلگرام وجود دارد. همزمان، برخی از کانالها راهحلهایی را برای حفظ ارتباط با مخاطبان و سوق دادن آنان به رسانههای دیگر پیش گرفتهاند. نقطهی پایان این ماجرا هرچه باشد، پرسشهایی وجود دارد که پاسخ آنها در آیندهی این حوزه اثرگذار خواهند بود. آیا میتوان مانند روال پیشین نگاهی قابلاتکا به تلگرام داشت؟ اتفاق کنونی موقعیت آن را نزد مخاطبان متزلزل نخواهد کرد؟ مشتریان وفادار تلگرام همچنان خواهند توانست تلگرام را به عنوان بستراصلی ارتباطات خود درنظر بگیرند؟ این سرنوشت تا چه حد رسانههای اجتماعی دیگر را تهدید میکند؟
نظرات کاربران