دور محدودهای در شهر تهران خط میکشیم و اسمش را میگذاریم محدوده طرح ترافیک تا به موجب آن ضمن کاستن از حجم آلودگی هوا، تردد در این محدوده تسریع و تسهیل شود، حالا شهرداری تهران ورود به این محدوده را با پرداخت پول برای همه آزاد میکند!
این یعنی نقض غرض، یعنی نام محدوده طرح ترافیک به محدوده طرح پول تغییر کرده است.
* مراکزی ایجاد کردهایم به نام معاینه فنی، تا میلیونها خودرو به آنجا آمده و برخی با دستکاری موقت، مجوز گرفته و از آن طرف تنظیمات را به حالت قبل بازگردانند. معاینه را هم که به شکل صحیح دریافت کنید، اما اگر فیالمثل در هنگام خروج از مرکز معاینه فنی ترمز شما کار نکند و خسارت ببینید، آن مرکز هیچ مسوولیتی ندارد. این یعنی نقض غرض، یعنی معاینه فنی به ابزاری برای پولسازی تبدیل شده است.
* میگوییم مردم دلار نخرند و هیچ کجای دنیا دلار کارکرد و شکل سرمایهای ندارد، از قضا کلی نویسنده و اقتصاددان دولتی هم در نکوهش این موضوع قلمفرسایی میکنند. اما خود دولت راسا قیمت دلار را دایما بالا میبرد و این یعنی نقض غرض.
* از طرف شهرداری، شورای شهر، فرمانداری، تاکسیرانی، سازمان حمایت از مصرفکنندگان و غیره به کرات هشدار میدهند که اگر رانندگان تاکسی ریالی نرخ کرایههای خود را بالا ببرند، با آنها برخورد میشود و مردم هم موردی از گرانی دیدند به سرعت با فلان شماره تماس بگیرند. اما در وسط شهر تهران انبوهی از سازمانهای تاکسیرانی اینترنتی ایجاد میشود که فارغ از شکایات بینتیجه از اصل وجودی آنها، هیچ کس کاری به نحوه تعیین نرخ آنها ندارد و آنها خود برای خود تعیین تکلیف میکنند. این یعنی نقض غرض.
* میگوییم استفاده از فیلترشکن ممنوع و جرم است. اما فروشندگان فیلترشکن در صفحه نخست گوگل اتفاقا با اعلام شماره حساب بانکی، فعال هستند و مشغول به کار. این یعنی نقض غرض.
* یک نماینده مجلس (آقای علاءالدین بروجردی) در مصاحبه پر سر و صدای خود در ایام عید میگوید «کشور انگلیس به عنوان کشور شاخص غربی در سطح نخست وزیری اعلام میکند تلگرام بستر تولید تروریست است»، اما درست چند خط پایینتر در آن مصاحبه میگوید: «اطلاعات رد و بدل شده در تلگرام در اختیار انگلیس، آلمان و رژیم صهونیستی قرار میگیرد بنابراین باید با ایجاد اعتماد مردم به پیامرسانهای بومی …». این یعنی نقض غرض.
* میگوییم مردم نباید در شبکههای اجتماعی همچون توییتر، تلگرام، فیسبوک و … حضور داشته باشند و این کار ممنوع است، اما مسوولان از طریق همان شبکههای ممنوعه و فیلتر شده با مردم در ارتباط هستند و پیام میدهند. این یعنی نقض غرض.
خوب که به موضوعات مختلف متمرکز شوید انبوهی از این تناقضات و نقض غرضها خواهید یافت. مثلا میان مردم اینگونه جا افتاده که هرچه تکذیب شد، قطعا درست بوده!
در چنین فضایی چگونه قصد اعتمادسازی به هر طرح و اقدامی داریم؟ این نقض غرضها مگر دیشب و چند ماه اخیر شکل گرفته که با چند توییت و نشست و مصاحبه بتوان آن را سوءتفاهم تلقی و حل و مرتفع کرد؟ آیا وقت تجدید نظر جدی در رویهها، انتصاب مدیران، قوانین و بسیاری از مسایل دیگر نرسیده است؟ (منبع:عصر ارتباط)
نظرات کاربران