۰

مصاحبه با حسام آرمندهی، مدیرعامل بازار؛ از کف بازار تا کافه بازار

بازدید 2847

کمتر کاربر اندرویدی در ایران پیدا می شود که نام «کافه بازار» را نشنیده باشد. در روزهایی که ایران در لیست سیاه گوگل قرار داشت و فروشگاه اپلیکیشن های اندروید بر روی کاربران فارسی زبان بسته بود، کافه بازار به نجات ایرانیان آمد و نقشی را ایفا کرد که گسترش نفوذ اندروید در میان کاربران ایرانی را می توان مدیون آن دانست.حسام آرمندهی، مدیرعامل این مجموعه، در عین جوانی، فراز و نشیب های بسیاری را برای به موفقیت رساندن کافه بازار پشت سر گذاشته است. وی با تحویل گرفتن شرکتی شکست خورده، اکنون در حال اداره سازمانی است که میلیون ها نفر از خدمات آن استفاده می کنند. حسام با مدیریت خود توانسته کافه بازار را از کوچه پس کوچه های تهران، به بالای برجی برساند که حضور در آن آرزوی هر شرکتی است.وقتی که سرانجام به طبقه ۲۳ برج نگار رسیدیم، حسام با لبخندی دوست داشتنی به استقبال ما آمد. لبخندی که تواضع در آن موج می زد و اثری از غرور در آن دیده نمی شد. اشتباه نکنید، حسام به آنچه ساخته است، افتخار می کند، اما گویی همچنان به یاد دارد که مسیر خود را برای رسیدن به این ارتفاع، از کوچه پس کوچه های تهران آغاز کرده است.

n-2

فعالیت اقتصادی خود را از کجا آغاز کردید؟

در سال ۸۸ از یک شرکت چاپ بر روی تی شرت با نام «طوطی» که بنا بود به صورت اینترنتی سفارش را از مشتری دریافت کند و محصول را تحویل دهد؛ اما با رفتن دوستان به خارج از کشور برای ادامه تحصیل، تیم ما از هم پاشیده شد و من نیز تصمیم گرفتم تحصیلاتم را در خارج از ایران ادامه دهم. لذا به سوئد رفتم و در دانشکده کارآفرینی دانشگاه چارنلز، در رشته کسب و کار به تحصیل پرداختم.

چرا کارآفرینی و کسب و کار؟

چون به کارآفرینی علاقه داشتم و در کلاس های این دوره در دانشکده مدیریت شریف شرکت کرده بودم. البته زمانی که در ایران بودم همین رشته را در دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران قبول شدم، اما بنا به دلایل شخصی، به خارج از کشور رفتم.

در سوئد چه گذشت؟

در سال دوم دوره تحصیل باید یک پروژه راه‌ اندازی می‌ کردیم، من به همراه تیمی از دانشجویان – که ازکشورهای مختلف بودند – پروژه‌ ای را برنامه نویسی کردیم. این پروژه کسانی که به سایت های بازی آنلاین معتاد بودند شناسایی و به دولت سوئد معرفی می‌ کرد.

البته این پروژه به خاطر از هم پاشیدن تیم، نیمه تمام باقی ماند. یکی از اعضای تیم ما به گوگل، و دیگری به مایکروسافت رفت؛ من نیز دی ماه ۸۹ برای تعطیلات ژانویه به تهران آمدم.

در تهران چه گذشت؟

وقتی به تهران آمدم دیدم برخی از دانشجویان دانشکده کامپیوترِ دانشگاه شریف، بر روی پروژه فارسی‌ تل کار می‌ کنند؛ وقتی از پروژه مطلع شدم خوشم آمد و قرار شد دو هفته بیشتر در ایران بمانم تا با شرکت‌ هایی همچون ایرانسل و سونی درباره حمایت از این طرح، مذاکره کنیم. البته این دو هفته به یک ماه تبدیل شد.

پس از چند وقت تصمیم گرفتیم که ماهیت کار را تغییر دهیم. به همین خاطر سراغ اپ ‌استور رفتیم. این کار را با رضا محمدی (که چندین سال همکلاسی من بود) و چند تن از دوستان شروع کردیم.

در زمان آغاز پروژه، اندروید مارکت و اپ‌ استورهای سامسونگ و سونی وجود داشتند ولی مثل حالا گسترده نبودند و هیچ کدام به درد ایرانیان نمی‌خوردند.

در ۳ ماه اول فعالیت بازار توانستیم به ۱۰۰ هزار کاربر دست یابیم

بهمن ماه ۸۹ نسخه اولیه اپلیکیشن بازار شکل گرفت و همان زمان در اولین کنگره موبایل نسبت به معرفی آن اقدام کردیم. روبروی ما غرفه ایرانسل بود و برخی از کارکنان این شرکت می‌آمدند و ما بازار را برای آنها نصب می‌کردیم .

قبل از بازار کاربران مجبور بودند نصب اپلیکیشن ها را از طریق کامپیوتر و فروشگاه های موبایل انجام دهند اما ساختار متفاوت بازار باعث شد این فرآیند دستخوش تغییر شود و بر همین اساس ما بازخوردهای مثبتی را در آن نمایشگاه دریافت کردیم.

بعد از نمایشگاه این برنامه را در دو فروم فارسی قرار دادیم تا بازخوردهای بیشتری را از مردم دریافت نماییم. همین اقدام باعث شد تا بازار مورد توجه برخی از رسانه ها و خبرگزاری ها قرار گیرد؛ مطالبی که در مورد بازار نوشته شد موج عجیبی را به وجود آورد به طوری که در ۳ ماه اول فعالیت بازار توانستیم به ۱۰۰ هزار کاربر دست یابیم.

n-5

انتظار چنین استقبالی را داشتید؟

نه! انتظار این تعداد کاربر را نداشتیم و به علت آماده نبودن ساختار ها، همواره با مشکلاتی در زمینه سرور مواجه بودیم. اما نکته اصلی، پایه فنی بازار بود که از روز اول خیلی خوب و قوی نوشته شده بود و به ما امکان توسعه سریع را می داد.

روند مذاکرات با شرکت‌ها به کجا رسید؟

در تابستان با سونی وارد مذاکره شدیم. این شرکت نماینده رسمی خود را از انگلستان به ایران فرستاد. وی کار ما را دید و تایید کرد اما پس از مدتی گفتند به خاطر تحریم‌ها نمی‌توانیم با شما همکاری کنیم. ما هم خودمان کار را ادامه دادیم و اواخر تابستان سال۹۰ قابلیت پرداخت در بازار را ایجاد کردیم.

آیا الگوی تجاری از همان ابتدا بازار بر پایه فروش اپلیکیشن بنا شده بود؟

در ابتدا سعی داشتیم از تبلیغات بنری کسب درآمد کنیم اما با جلوتر رفتن کار تصمیم گرفتیم فروش برنامه را نیز امتحان نماییم. بر همین اساس یک تقویم فارسی که خودمان توسعه داده بودیم را بر روی بازار قرار دادیم.

در آن زمان استفاده از تقویم فارسی برای یک ماه اول رایگان بود. بعد از راه افتادن قابلیت پرداخت، برای داشتن نسخه کامل، کاربر باید مجدداً به بازار می‌آمد و تقویم فارسی را خریداری می‌کرد. در آن زمان پرداخت درون برنامه‌ای وجود نداشت تا در خود برنامه قابلیت ارتقا وجود داشته باشد.

با توجه به توضیحاتتان می توان گفت نخستین برنامه های فارسی موجود در بازار، توسط خودتان توسعه داده شده بود. برنامه‌ های سایر توسعه‌ دهندگان از چه زمانی وارد مجموعه شد؟

پس از راه افتادن قابلیت پرداخت، فیدبک‌ های خوبی گرفتیم و کم‌ کم از شرکت‌ های توسعه‌ دهنده، ایمیل‌ هایی برای حضور در بازار دریافت کردیم. تا مدت‌ ها هر کس اپلیکیشنی داشت به ما ایمیل می‌زد و ما نیز برنامه‌هایی که مشکل نداشت را همراه با متنی که فرستاده بودند در بازار قرار می‌دادیم.

این روال ادامه داشت تا زمانی که سامانه توسعه‌دهندگان نرم افزار را راه اندازی کردیم.

نام «کافه بازار» را از کجا آوردید؟

هنگامی که فروشگاه اپلیکیشن خود را راه اندازی کردیم دامنه getbazaar را ثبت کردیم که ایده آن از روی getfirefox گرفته شده بود. در آن زمان از طریق این دامنه کاربران تنها می توانستند اپلیکیشن بازار را دانلود کنند.

بعدها که سرویس های بیشتری را به مجموعه اضافه کردیم، تصمیم گرفتیم تا دامنه را عوض کنیم. ایده من برای نام جدید «کف بازار» بود اما هیات مدیره نام «کافه بازار» را پیشنهاد داد. من نیز با توجه به اینکه نوشتار انگلیسی دو نام تفاوت چندانی با یکدیگر نداشت با این نام مخالفت چندانی نکردم. به مرور اما این نام کافه بازار بود که بر سر زبان ها افتاد.

آن زمان که پرداخت بازار راه افتاد ما برنامه پرداخت موبایلی نداشتیم؛ کدام بانک در ابتدا حاضر شد با شما فعالیت کند؟

هومن مسگری یکی از دوستان من در فناپ بود، با او صحبت کردم و خواستم که صفحه پرداخت موبایل درست کنند. این گونه بود که کار را با بانک پاسارگاد شروع کردیم ولی اکنون این بانک در این کار پیشرو نیست.

n10

چه زمانی پرداخت درون برنامه‌ای را ایجاد کردید؟

یک سال بعد از راه‌اندازی پرداخت در بازار، پرداخت درون برنامه‌ای را راه‌انداختیم و همزمان «دیوار» راه اندازی شد.

کمی از فرآیند تشکیل کافه بازار برایمان بگویید این که از یک دفتر کوچک به طبقه بیست و سوم برج ونک رسیدید؟

برای اینکه بتوانیم به جایگاه کنونی دست پیدا کنیم، فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشتیم. کسب و کاری را برای فعالیت انتخاب کرده بودیم، که قبل از ما کسی تجربه پیاده سازی آن را نداشت و بر همین اساس موفقیت آن در هاله ای از ابهام بود.

یادم می آید که ۶ سال پیش با حمید محمدی، مؤسس دیجی کالا، جلسه ای را داشتم. از او در مورد تجارت الکترونیک در ایران پرسیدم و سؤال کردم که آیا آن ها از میزان فروششان رضایت دارند یا خیر؟ جالب اینکه حتی محمدی نیز نسبت به آینده مطمئن نبود. اما در نهایت فکر کنم هر دوی ما با خوش شانسی توانستیم جایگاه خوبی را در این تجارت به دست آوریم.

بازار با شتاب بسیار زیادی پیشرفت کرد آیا درآمدهایتان نیز به همین سرعت رشد داشت؟

خیر، شیب رشد کاربر با شیب درآمدزایی ما برابری نداشت. در یک سال اول ما از طریق پروژه ایی که به موازات بازار قبول کردیم، هزینه ها را پوشش دادیم.

در ابتدا بازار ناشناخته بود و ما درآمد نداشتیم اما تنها یک‌ بار پروژه‌ای را موازی با بازار انجام دادیم و بعد از آن دیگر پروژه یا پول عظیمی را به مجموعه تزریق نکردیم، تنها از همین پروژه درآمد کسب کردیم.

آیا سازمان‌ های دولتی و شرکت‌ های بزرگ سهام‌ دار کافه بازار شدند؟

نه ما هیچ وقت دنبال این کار نرفتیم و پس از شهرت بازار خیلی‌ ها سمت ما آمدند ولی ما جواب رد به آنها دادیم چون نیازی به آنها نداشتیم.

ایده درآمد زایی کلان از پول های خرد چگونه شکل گرفت؟

در همان زمان، این ایده در اپ استور های خارجی در حال پیاده سازی بود. من به موفقیت این ایده باور داشتم و بر روی آن پافشاری زیادی کردم. در ابتدای کار «کافه بازار» چون اپلیکیشن های زیادی برای فروش وجود نداشت تصمیم گرفتیم این ایده را با فروش شارژ ایرانسل و گیفت کارت آغاز کنیم.

اما پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که باید تمرکز خود را بر روی اپلیکیشن ها قرار دهیم. فروش برنامه یا به موفقیت می رسید یا با شکست مواجه می شد و ما این ریسک را پذیرفتیم. جالب است بدانید که هنوز هم اپ استورهایی در ایران وجود دارند که کارت شارژ می فروشند.

موفقیت ما در جمع کردن پول خرد ها باعث شد که اکو سیستمی جدید در بازار تجارت الکترونیک ایران به وجود آید. در واقع برندگان اصلی ریسکی که ما کرده بودیم، توسعه دهندگان بودند. افرادی که اکنون بسیاری از آنها صاحب شرکت هستند و درآمدهایی چند ده میلیونی از اپلیکیشن های خود به دست می آورند.

اما اینکه سرویسی را ایجاد کنید که به فیلتر باقی ماندن چند سایت کمک کند، کاربران نسبت به شما دید مثبتی نخواهند داشت.
از زمانی که شروع کردید تا اکنون تب شبکه‌ های اجتماعی در کشور وجود دارد. تا به حال وسوسه  نشدید تا شبکه اجتماعی راه بیاندازید؟

هیچ وقت به این فکر نیافتادیم. کارهایی که ما انجام می‌دهیم برای خدماتی است که خارجی‌ها ما را تحریم کرده‌اند و به فیلتر داخلی کاری نداریم.

به نظر من اگر شما بتوانید تحریم را دور بزنید مردم به شدت استقبال می کنند اما اینکه سرویسی را ایجاد کنید که به فیلتر باقی ماندن چند سایت کمک کند، کاربران نسبت به شما دید مثبتی نخواهند داشت و آینده این سرویس بسیار کوتاه مدت خواهد بود.

n-6

شما زمانی که به عنوان مدیرعامل  کافه بازار انتخاب شدید بسیار جوان بودید، آیا در این مدت تصمیمی گرفته اید که اکنون فکر کنید اشتباه بوده است؟

من در زندگی از کارهایی که کردم اصولا پشیمان نشدم چرا که معتقدم آن تصمیم در زمان خودش احتمالا درست بوده است. اما اکنون با تجربه ای که به دست آورده ام اگر بخواهم کار را از اول شروع کنم احتمالا به شکلی متفاوت امور را پیش می برم.

مثل ؟

ما در این مدت در رابطه با شرکای خود سختی های بسیاری را تحمل کردیم. در صورتی که می توانستیم از همان ابتدا همراهان مناسب تری را برای خود انتخاب کنیم. اکنون یاد گرفته ایم که چگونه با سازمان های ناظر تعامل بهتری برقرار کنیم.

به خاطر دارم که یک بار پلیس فتا قصد داشت کلیه دستگاه های شرکت ما را به خاطر یک اپلیکیشن جمع کند. آن برنامه شماره و کد پستی افراد را می گرفت و بر روی نقشه موقعیت آنها را نشان می داد.

با توجه به حجم کاربری که شما دارید حساسیت زیادی بر روی فعالیتتان وجود دارد احتمالا از این دست موارد خیلی برایتان پیش می آید؟

بله موارد مشابه بسیار است اما نکته ای که باید در نظر گرفته شود این است که ما تنها یک توزیع کننده هستیم و مسئولیت اپلیکیشن با ما نیست . برای مثال برنامه ای که به آن پیش تر اشاره کردم کلیه اطلاعات خود را از سایت شهرداری و اداره پست دریافت می کرد. بحث من این است که رفتارها با شرکتی که هویتی مشخص و قانونی دارد باید متفاوت باشد.

خوشبختانه طی سال های اخیر دیدگاه ها نسبت به فعالیت ما بسیار بهتر شده است. اما همچنان مشکلاتی وجود دارد.

چه مشکلاتی؟

در واقع می توان گفت که همه از ما انتظار دارند. آنها در نظر نمی گیرند که ما شرکت خصوصی هستیم و باید نحوه چیدمان صفحه اول خود را به نحوی تعیین کنیم که درآمدمان حداکثر باشد.

برخی فکر می‌کنند باید از منافع دولت یا یک شرکت خصوصی بزرگ مانند اپراتورهای تلفن همراه حمایت کنیم و برنامه آنها را در صفحه اول قرار دهیم، در صورتی که ما قواعد خاصی  خود را داریم.

هم اکنون بحث حریم شخصی در آمریکا و سراسر دنیا داغ است. آیا شما به این حریم پایبندید؟

در کافه بازار چند مورد داشتیم که برای کارت‌های بانکی دزدیده شده، درخواست ارائه اطلاعات می‌کردند، ما نیز اطلاعات را تحویل سازمان‌های قضایی دادیم. این در اختیار قرار دادن اطلاعات، در موارد دیگر تکرار نشده است.

ما اطلاعات خاصی نداریم، یعنی غیر از ایمیل، اطلاعات شخصی دیگری از کاربر نمی‌گیریم، و این دیتای جمع شده را به فرد یا افرادی نفروخته و نخواهیم داد.

خیلی‌ها در فروشگاه‌ها و مجتمع‌ های موبایل ادعا می‌کنند که بازار و برنامه‌ هایش ویروسی است یا اینکه می‌گویند سرور‌های شما ویروسی هستند، و با این ادعا از مشتریان می‌خواهند که برنامه‌ها را از بازار نصب نکنند. آیا این ادعا صحت دارد؟ اگر صحت ندارد منبع این ویروس‌ها کجاست؟

خود بازار که ویروس ندارد. اگر داشت تا به حال شرکت ما بسته شده بود و ما اینجا حضور نداشتیم.

ولی برنامه‌ هایی که در گوگل‌ پلی هست این مشکل را دارند. اپلیکیشن‌ های خارجی در گوگل‌ پلی به سرعت منتشر می‌ شوند و آنالیز آنچنانی برای آنها صورت نمی‌پذیرد ولی در اپ‌ استور اپل کاملاً برنامه آنالیز شده و برنامه‌ های ناقص یا ویروسی و مشکل‌دار روی خروجی قرار نمی‌گیرند. نظارت ما چیزی مابین اپل و گوگل است، ما بر روی برنامه‌ها نظارت داریم و موارد مشکوک را منتشر نکرده یا جمع می‌کنیم.

این شایعات را نیز مردم قبول نمی‌کنند. اگر قبول می‌کردند این میزان دانلود از برنامه‌های بازار را نداشتیم.

در درجه اول، منبع این شایعات فروشگاه‌هایی هستند که می‌خواهند از این طریق بر روی گوشی‌ها برنامه نصب کنند و درآمدهای خوبی داشته باشند. این افراد همیشه در برابر تکنولوژی و تغییرات مقاومت می‌کنند. یکی از مشکلاتی که همین فروشگاه‌ها برای نصب برنامه دارند این است که کاربران حق انتخاب ندارند و بر برنامه‌های نصب شده توسط این افراد نیز هیچ نظارتی نیست.

آیا از طرف رقبا نبوده است؟

چرا اتفاقاً برخی از این شایعات از طرف رقبایی است که به شرکت‌ های فروشنده یا تولید کننده موبایل وابسته هستند. در نمایندگی های شرکت‌های بزرگ که خود برنامه اپ‌ استور دارند و رقیب ما بوده‌ اند، شایعات این چنینی فراوان است. اما مهم مردم هستند که خود حقایق را به خوبی متوجه می‌شوند.

n-2

اپلیکیشن هایی مانند فیسبوک و توئیتر که در ایران فیلتر هستند در مارکت شما موجود بودند و شما آنان را حذف کردید. ولی این اپلیکیشن ها در مارکت‌ های رقیب دیده می‌ شود. دلیلش چیست؟

از طرف نهاد‌های ناظر به ما بسیار تذکر می‌ دهند و ما نیز به تذکرات آنها عمل می‌کنیم. شاید به رقبا به خاطر کوچک بودنشان تذکر نمی‌ دهند.

شما به این سوال بارها جواب داده‌ اید ولی می‌ خواهم برای مخاطبان ما بگویید وقتی که گوگل‌ پلی کاملا باز شود سیاستِ کاری شما چه خواهد بود؟

تا وقتی که گوگل‌ پلی برای ایرانیان اجازه پرداخت نداشته باشد، هیچ اتفاقی در این حوزه نخواهد افتاد و رقیب ما محسوب نخواهد شد. البته ما خوشحال می‌شویم که گوگل‌ پلی باز شود.

اتفاقاً من در کنفرانس موبایل بارسلون از آلن اشمیت رئیس هیأت مدیره گوگل پرسیدیم چرا سرویس را بر روی ایرانیان بسته‌اید؟ وقتی پیگیری می‌کنیم برخورد مدیران گوگل به گونه‌ای است که انگار این ۷۰ میلیون نفر در دنیا نیستند. من ترجیح می‌دهم شرکت هایی که به مردم کشورم بی‌احترامی می‌کند هیچ وقت در بازار ایران رونق پیدا نکنند.

مقایسه گوگل‌پلی با ما مانند همکاری گوگل با چین است. یک زمانی لری پیج مدیر اجرایی گوگل گفت ما باید از چین بیرون برویم ولی وقتی دیدند «بایدو» (جستجوگر چینی) پیشرفت خوبی پیدا کرد و گسترش یافت (هم اکنون این شرکت ۵۷ خدمت مختلف از جمله شبکه اجتماعی در چین ارائه می‌ دهد) حرفشان را عوض کردند و گفتند ما نباید بازار یک میلیارد نفری چین را از دست بدهیم ولی بعد از آن دیگر نتوانستند برگردند و درست کار کنند چون «بایدو» در بین مردم چین جا باز کرده بود و مردم دیگر به خدمات این شرکت عادت کرده بودند.

چگونه با GAMELOFT ارتباط برقرار کردید و بازی‌ های این تولیدکننده برتر در دنیا را در بازار منتشر کردید و سرویس پرداخت هم برایش در نظر گرفتید؟

ما از همان سال ۹۰ خیلی دنبال فروش اپلیکیشن خارجی بودیم و خود را به اپلیکیشن‌ های فارسی و داخلی محدود نکردیم. البته اپلیکیشن کرک شده پولی، را در بازار منتشر نکردیم. اولین برنامه‌ ای که به سراغش رفتم اسپرینگ گرل (SPRING GIRL) بود که توسط دونفر سوئدی پشتیبانی می‌ شد. من با این دونفر ارتباط برقرار کردم و خواستم برنامه خود را به بازار بیاورند، اما گفتند به خاطر کمبود نیروی انسانی نمی توانند نظارت کنند.

نماینده GAMELOFT از طریق شرکت بیپ در سال ۹۱ برای سخنرانی در دومین کنگره موبایل به ایران آمد. من پس از سخنرانیش، با او صحبت کردم و از طریق ایمیل با هم در ارتباط بودیم تا زمانی که متوجه شدم از این شرکت رفته و فرد دیگری جایگزینش شده است.

با فرد جایگزین نیز ۶ ماه همکاری داشتیم و ۶ ماه بر روی پرداخت درون برنامه ای ما کار شد تا توانستیم با همت زیاد همکاران، این شرکت که یکی از ۳ شرکت بزرگ بازی سازی در دنیاست را به بازار بیاوریم.

آیا قصد همکاری با دیگر تولیدکنندگان محتوای خارجی را دارید؟

ما از چند ماه پیش تیم توسعه بین الملل را تشکیل دادیم و به دنبال این هستیم که با برنامه‌ سازان بزرگ مانند GAMELOFT همکاری داشته باشیم و برنامه‌ های آنها را نیز در بازار به فروش بگذاریم.

آنها فکر می‌کردند ما به خاطر «نه» گفتنشان، در کارمان موفق نخواهیم شد
تا به حال از طرف شرکت و یا سازمانی «نه» شنیده‌اید؟

بله! ما بیشترین «نه» را از طرف اپراتورهای موبایل و شرکت‌ های تولیدکننده تلفن همراه شنیدیم و آنها فکر می‌کردند ما به خاطر «نه» گفتنشان، در کارمان موفق نخواهیم شد ولی بهر حال با تلاش فراوان توانسته‌ ایم موفق باشیم.

پهنای باند بازار به حدی رسیده که سال گذشته یکی از مدیران وزارت ارتباطات، سهم برنامه بازار را ۱۰ درصد از کل پهنای باند کشور دانست. با توجه به پهنای باند بالا و سرورهای متعددی که دارید، تاکنون با چه مشکلاتی در این زمینه برخورد داشته‌ اید و آیا به فروش پهنای باند فکر کرده‌ اید؟

وقتی شروع کردیم یک VPS بر روی سرورهای قوی دنیا داشتیم که کم‌ کم آن را گسترش دادیم. اول ترافیک پایین بود و ما هزینه‌ های بسیاری بابت آن پرداخت کردیم.

بعد از اینکه سختی‌ های زیادی را در این راه متحمل شدیم، به این نتیجه رسیدیم به جای اینکه هزینه بسیاری متحمل شویم که ترافیک به خارج برود و بعد از آنجا به کشورمان برگردد، سرورهایمان را به داخل منتقل کنیم.

اول شرکت ندا رایانه به ما پیشنهاد همکاری داد و تقریباً یک سال، «بازار» در سرورهای این شرکت میزبانی می‌شد؛ بعد دوباره سرور را به خارج منتقل کردیم. تا اینکه آسیاتک به ما پیشنهاد میزبانی رایگان در سرورهای این شرکت در LCT زیر ساخت را داد.

از وقتی به ایران آمدیم سرعت برنامه و آهنگ توسعه ما بیشتر شد. دست ما باز شد تا بتوانیم سرویس‌ های بیشتری ارائه دهیم. بعد از آن نیز شرکت‌ های دیگری آمدند و به واسطه مشوق‌ هایی که وجود داشت، به ما پیشنهاد میزبانی رایگان دادند.

البته ما با آقای جهانگرد، رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران صحبت کردیم که این مشوق‌ های مالی باید برای ما که تولید کننده پهنای باند هستیم ایجاد شود. هرچند که ما دنبال پول نیستیم و درآمدمان از راهی است که انتخاب کردیم.

هم اکنون درآمد توسعه‌ دهندگان چگونه است؟

توسعه‌ دهندگانی داریم که ماهی ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان از بازار درآمد کسب می کنند؛ سود حاصله از فروش یک برنامه برای آنها از ما بیشتر است؛ اگر ما ۴۰ درصد سود داشته باشیم، برای آنها ۶۰ درصد است.

n-9
چه شد که اپلیکیشن دیوار را تولید کردید؟

وقتی در سوئد بودم، سایتی بود که مردم، برای فروش خانه، وسایل یا خدمات خود در آنجا آگهی می‌ دادند. من یک آیپد داشتم، آنجا آگهی دادم و فروختم. فردی که از من خرید کرده بود، یک پسر بچه ده، دوازده ساله بود. بعد از چند روز دستگاه را آورد و گفت iOS اش خراب است من نیز دستگاه را پس گرفتم.

وقتی به تهران بازگشتم همیشه در فکر کسب و کاری بودم که بتواند نیاز مردم را برطرف کند. البته آن زمان سایت‌ هایی چون «ایستگاه» بودند، ولی غالباً شرکت‌ ها و سازمان‌ ها، به جای مردم در آنها فعالیت می‌ کردند.

در تعطیلات عید سال ۹۱ ایده «دیوار» را پرورش داده و پروژه را راه انداختیم. ابتدا می‌خواستیم سایتی راه بیاندازیم و در آن اطلاعیه‌ های دانشجویی، همچون خوابگاه و نقل‌ و انتقالاتی که بر دیوار دانشگاه صنعتی شریف نصب می‌ شدند را در آن منتشر کنیم . چون اتمام پیاده‌ سازی این سایت تا انتهای بهار طول کشید و در تابستان دیگر دانشجویان نبودند و از این اطلاعیه‌ ها خبری نبود، تصمیم گرفتیم این سایت را به صورت اپلیکیشن موبایل ارائه دهیم.

این چنین شد که در تابستان ۹۱ این برنامه را در بازار منتشر کردیم. وقتی «دیوار» شروع به کار کرد، چون کار با آن به ویژه عکس گرفتن و قرار دادن آگهی در برنامه آسان بود، کم‌ کم خود مردم استقبال کردند و استفاده از دیوار روز به روز افزایش یافت.

شما همیشه فاصله‌ ای محسوس با رقبا دارید، رمز این موفقیت چه بود؟

تمرکز ما همیشه روی محصولمان است ولی شرکت‌ های دیگر این طور نیستند. به عنوان مثال: «مایکت» کار بانکداری نیز می‌کند، «شیپور» کار فروش انجام می‌دهد و مارکتینگ قوی دارد. اما ما تمام انرژی خود را صرف محصولمان می‌کنیم و اگر با اپراتورها یا دولت همکاری کنیم، به عنوان فعالیت ثانویه ما هستند، نه محصولمان.

خیلی‌ ها دوست دارند بدانند حسام آرمندهی به عنوان یک مدیر موفق چند ساعت در روز کار می‌ کند؟

من حدود ۸ ساعت در روز کار می‌ کنم و ۸ ساعت هم می‌ خوابم. البته گاهی هم شب‌ ها ایمیل‌ هایم را بررسی می‌ کنم. اوایل خیلی سخت کار کردیم تا به این نقطه رسیدیم. به نظر من آدم مسیر فعالیتش صحیح باشد بهتر است تا اینکه میزان فعالیت روزانه اش برای آن کار .

از نظر شما وارد شدن به حیطه کارآفرینی و راه‌اندازی استارتاپ برای همگان مناسب است؟

بستگی دارد که از چه لحاظ بررسی کنیم. خیلی‌ ها با شروع کردن استارتاپ چیزی را از دست نمی‌ دهند اما من وقتی که شروع کردم تحصیل در خارج کشور را کنار گذاشتم و برای کارم سختی‌ های زیادی کشیدم. الان که شتاب دهنده‌ ها وجود دارند هیچ کدام از این ریسک‌ ها برای صاحبان استارتاپ ها وجود ندارد.

ریسک در این نوع استارت‌ ها بیشتر مانند استرس است. البته این جو خوبی هست که شتاب دهنده‌ها در ایران همانند آمریکا و دیگر کشورهای دنیا گسترش یابند.

تصور خیلی‌ها این است که وقتی مدیر می‌شوند، زندگی بهتری خواهند داشت. من در اول راه خیلی کار می‌کردم و آن زمان شب‌ها در منزل با سرعت پایین gprs موبایل از طریق SSH ، کش سرور را خالی می‌کردم.

الان هم همین طور است؛ خیلی از شب‌ها زنگ می‌زنند و باید برخی مشکلات را رفع کنم. واقعاً سخت است زیرا باید همیشه جوابگو باشم و بتوانم بر مشکلات غلبه کنم.

در نظر گرفتن این موارد برای افرادی که می خواهند استارتاپ راه اندازی کنند بسیار مهم است و باید بدانند که مشکلات زیادی بر سر راه خود دارند.

برنامه شما برای «دیوار» و «عدد» و درآمدزایی از این دو پروژه چیست؟

هیچ کدام از کسب و کارها را با هدف درآمدزایی آغاز نکردیم و هدفمان همیشه کاربران و نیازهایشان بوده است.  عقیده دارم باید از پول خُرد، درآمد کلان کسب کرد.

دیوار هزینه ‌هایش ۳ برابر درآمدهایش است و ما سرمایه‌ گذاری می‌ کنیم که ترافیک این برنامه بالاتر برود. البته هم اکنون ۳۰ هزار آگهی در روز بر روی سایت و اپلیکیشن دیوار قرار می گیرد یعنی یک هزارم کاربران اینترنت ایران در روز به این برنامه آگهی می‌ دهند که این خود آمار بسیار خوبی برای برنامه «دیوار» است.

«عدد» را همان روز آغاز بازار راه اندازی کردیم، چون آن زمان فکر نمی‌ کردیم که پرداخت برنامه‌ ای راه بیاندازیم و این پرداخت درآمد بالایی داشته باشد. تمام فکر ما به درآمد زایی تبلیغاتی از طریق برنامه عدد بود.هم اکنون ۱۰ درصد درآمد توسعه‌ دهندگان از طریق برنامه عدد است. یعنی با بنرهایی که نمایش می‌ دهند و کلیکی که بر روی این تبلیغات می‌ شود درآمدزایی می‌ کنند.به نظر من، «عدد» تکنولوژیک‌ ترین برنامه تبلیغات است و ما بر روی این برنامه کار علمی بیشتری خواهیم کرد.

چه کاری برای تسهیل امور شرکت انجام داده‌اید؟

۲ ماه پیش، شرکت ما دانش بنیان شد و امیدواریم بتوانیم از تمام مزایای آن بهره بگیریم.

n-3

چند نفر کارمند دارید؟

الان نزدیک به ۵۰ نفر کارمند در این دفتر و ۱۰ نفر کارمند در دفتر دیگرمان داریم.ما هر نیروی خوبی ببینیم جذب می‌ کنیم. تمرکز ما بر این است که بهترین افراد فنی، اجرایی و اداری را جذب کنیم.

برای جذب نیرو برنامه ای دارید؟ و کارمندان خود را به چه تعداد خواهید رساند؟

ما هر نیروی خوبی ببینیم جذب می‌ کنیم. تمرکز ما بر این است که بهترین افراد فنی، اجرایی و اداری را جذب کنیم. به عنوان مثال حدود ۱۵ نفر به صورت ۳ شیفته در «دیوار» کار می‌ کنند که توانسته بازدهی کار ما را به ۳۰ هزار آگهی در روز برساند. ما جذب چنین نیروهایی را در برنامه داریم.

برای سیستم عامل iOS برنامه‌ای ندارید؟

به خاطر محدود بودن دارندگان iPhone و iPad در کشور، که عمدتا از توانایی مالی خوبی برخور دارند، محدودیتی برای دانلود و خرید برنامه های مورد نیاز از طریق اپ استور نمی بینم و فکر نمی کنم عدم دسترسی برای این کار وجود داشته باشد. بدین ترتیب ضرورتی ندارد به فکر اپ ‌استوری برای iOS باشیم.

آخرین سوال را چنین می‌ پرسیم: چرا شما آیفون دارید و از گوشی‌ های اندرویدی استفاده نمی‌ کنید؟

من آیفون را قبل از  ورود موبایل های اندرویدی به بازار خریداری کردم و به دلیل عادتم از آن استفاده می کنم و گرنه یک HTC One mini هم دارم و از دستگاه اندرویدی نیز استفاده می‌ کنم.

نظرات کاربران

  •  چنانچه دیدگاهی توهین آمیز باشد و متوجه نویسندگان و سایر کاربران باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه دیدگاه شما جنبه ی تبلیغاتی داشته باشد تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه از لینک سایر وبسایت ها و یا وبسایت خود در دیدگاه استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  •  چنانچه در دیدگاه خود از شماره تماس، ایمیل و آیدی تلگرام استفاده کرده باشید تایید نخواهد شد.
  • چنانچه دیدگاهی بی ارتباط با موضوع آموزش مطرح شود تایید نخواهد شد.