این موضوع را نمی توان انکار کرد: کسانی که بیش از هر کس دیگری روی زمین به آنها علاقه دارید و برایشان ارزش قائلید، از هر انسان دیگری راحت تر می توانند اعصاب شما را به هم بریزند و باعث رنجش شما شوند. کافی است حرف احمقانه، نسنجیده و یا کوته نظرانه ای به زبان بیاورند، شما هم پاسخ هوشمندانه و در عین حال طعنه آمیزی به آنها بدهید تا بلافاصله دو طرف درگیر جر و بحث مفصلی شوند.
با این حال، به عنوان یک زوج کاری یا یک خانواده، مجبور خواهید بود به همراه دیگران در مورد موضوعاتی تصمیم گیری کنید که کوچک ترین توافقی در موردشان با هم ندارید. در چنین مواقعی چگونه می توانید طرف یا طرف های مقابل خود را به درک و پذیرش نگاه خود متقاعد کنید؟ آیا می توان بدون کشیده شدن کار به داد و بیداد و مشاجره های آزاردهنده ی لفظی، پیروز بحث شد؟ باید بگوییم بله، با پیروی از قدم هایی که در ادامه خواهید خواند، می توانید موفق به این کار شوید.
۱- تعریف خود از پیروزی در بحث را مورد بازبینی قرار دهید
اولین و مهم ترین قدم شما در این مسیر این است که تفکر صفر و صدیِ برنده شدن یک طرف و بازنده شدن طرف دیگر در بحث را به کل کنار بگذارید. این رویکرد برای مذاکرات کسب و کاری سازنده نخواهد بود و در فضای خانوادگی نیز به شدت مهلک واقع می شود.
بنابراین سعی کنید تعریف تازه ای برای پیروزی در بحث ها را امتحان کنید. شما زمانی می توانید خود را پیروز بحث بدانید که ۱) مسیری مورد توافق برای تمام طرفین به دست آمده باشد، و ۲) هیچکس احساس بی محلی، جریحه دار شدن، و نادیده گرفته شدن نکند. حتماً متوجه شده اید که وقتی از این زاویه به موضوع نگاه کنیم، هر بحثی می تواند چند برنده داشته باشد و این چیز خوبی است.
۲- اهداف و نیازهای خود را مشخص کنید
شما تا وقتی خودتان ندانید چه می خواهید، نمی توانید در مقابل دیگران به خواسته های خود دست پیدا کنید. پس هیچگاه بدون آنکه بدانید به چه چیزی می خواهید برسید با کسی وارد بحث نشوید. در غیر این صورت از کجا خواهید فهمید که برنده شده اید یا بازنده؟
با فکر کردن به بهترین نتیجه ی احتمالی بحث از دیدگاه خودتان شروع کنید. این نتیجه ممکن است عذرخواهی طرف مقابل برای انجام کاری اشتباه باشد، یا موافقت وی بر سر مکان مسافرت بعدیتان. به هر صورت اینها اهداف شما هستند. سپس به سراغ توافق حداقلی خود بروید و مشخص کنید حداقل های رسیدن به رضایتی نسبی در بحث از طرف شما چیست. اینها نیز نیازهای شما هستند. اهداف و نیازهای شما نباید یکی باشند. تفاوت موجود میان آنها فضایی است که برای مذاکره و چانه زنی در اختیار شما و طرف مقابلتان خواهد بود که برای رساندن بحث به یک جمع بندی رضایت بخش به آن نیاز خواهید داشت.
۳- برای گفته های خود دلیل و مدرک جمع کنید
شما برای تقویت و دفاع از موقعیت خود به حقایقی نیاز خواهید داشت که با این همه اطلاعاتی که امروزه در اختیار همه ی ما قرار دارد، هیچ دلیلی برای پشت گوش انداختن کمی تحقیق و مطالعه برایمان باقی نمی ماند. احتمالاً طرف مقابل شما نیز برای گفته های خود آمار و دلایلی جمع آوری خواهد کرد، بنابراین انجام این کار از طرف شما کاملاً منطقی به نظر می رسد.
۴- برداشت هر یک از طرفین را درک کنید
شما برای دفاع از نقطه نظر خود به مدارک و شواهدی نیاز خواهید داشت، اما این شواهد هر چقدر هم که قانع کننده باشند، هیچگاه به تنهایی شما را پیروز یک بحث نخواهند کرد. درک گفته های هر یک از طرفین (شرحی که برای درک زندگی و دنیای پیرامون به خودمان می گوییم)، کلید واقعی از بین بردن ناسازگاری هاست. در واقع، تقریباً تمام تقابل های انسانی ناشی از همین برداشت های متفاوت از زندگی و دنیای پیرامون است.
برداشت شما ممکن است این باشد که به عنوان همسر، همیشه حامی شریک زندگی خود بوده اید و مثلاً سه مسافرت گذشته ی خود را در کنار خانواده ی همسر خود گذرانده اید، در حالی که دوست داشته اید آن را طور دیگری بگذرانید. از طرف دیگر برداشت همسر شما ممکن است این باشد که خانوداه ی او به گرمی شما را در جمع خود پذیرفته اند و از حضور شما استقبال کرده اند، اما به نظر می رسد شما چندان قدر این موضوع را نمی دانید.
گاهی اوقات این برداشت ها در سطح ناخودآگاه رخ می دهند، اما به هر صورت وجود دارند. به زبان آوردن این برداشت ها در قالب کلمات به شما کمک می کند محل و علت عدم توافق خود با طرف مقابلتان را دقیقاً شناسایی کنید. این کار شما را به سمت پیدا کردن راه حلی قابل قبول برای طرفین هدایت می کند.
۵- هر کجا که می توانید از موضع خود کوتاه بیایید
در گرماگرم یک بحث داغ، طبیعی است که نخواهید حتی یک سانتی متر از موضع خود عقب نشینی کنید. خوب دقت کنید، این کار طبیعی است، اما سازنده نیست. در عوض، نفس عمیقی بکشید، سعی کنید خشم خود را کنار بگذارید و از خودتان بپرسید آیا می توانید در مورد برخی چیزهایی که طرف مقابلتان می گوید کوتاه بیایید یا نه. شاید به عنوان مثال واقعاً باید به خاطر حرفی که زده اید عذرخواهی کنید. شاید بهتر است در صورتی تعطیلات را در کنار خانواده ی خود بگذرانید که با همسرتان در مورد یک سفر دیگر به دلخواه وی به توافق برسید.
همه ی اینها به این بستگی دارد که اهداف مطلوب و نیازهای حداقلی خود را به یاد داشته باشید. اگر نتیجه ی بحث، یک یا هر دوی آنها را محقق می کند می توانید خود را پیروز آن بدانید.
نظرات کاربران