انتشار تصاویر مربوط به جسم بیجان کودک سوری در ساحل ترکیه هفته گذشته همه کاربران را متاثر کرد و بهاشتراکگذاشتن مطالب مربوطه موجب شد این کودک که به همراه خانواده خود برای زندگی آرام در کشور دیگر خاک سوریه را ترک کرده بود، به نماد پناهندگان مظلوم جهان تبدیل شود. اعضای شبکههای اجتماعی در طول هفته عکسهای مربوط به این پسربچه را منتشر کردند و متنهای مختلفی در رابطه با زندگی سخت او و همسالانش بهاشتراک گذاشته شد تا دیگر کاربران جهانی در جریان این اتفاق قرار بگیرند. به گفته بسیاری از کارشناسان، شبکه اجتماعی تنها رسانهای بود که باعث شد مرگ این کودک به یک اتفاق بزرگ در جهان تبدیل شود و توجه همه مردم را به این مساله جلب کند.
عکسالعمل در مقابل انتشار گسترده این تصاویر در شبکههای رسانهای به دو صورت شکل گرفت؛ نخست آنکه بسیاری از مردم پس از دیدن عکسهای مربوط به پسربچهای که در ساحل دریا جان خود را از دست داده بود ناراحت شدند. در مطالب منتشرشده از سوی این افراد به علل گوناگونی در این زمینه اشاره شد که جنگ سوریه، خودخواهی قدرتمداران، قوانین سختگیرانه اروپا برای ورود مهاجران، و بیتفاوتی سنگدلانه در مقابل بحران پناهندگان جهانی از مهمترین آنها بود. تمامی این عوامل اهمیت فراوان داشت. با این وجود، عکس مربوط به کودک سوری موجب شد بار دیگر جهانیان مشکلات مربوط به پناهندگان را هم مورد توجه قرار دهند و شبکه اجتماعی در قالب یک ابزار رسانهای این خبر را به گوش مردم جهان برساند. اعضای شبکههای اجتماعی با تشکیل کمپین، انتشار بیانیه، اعتراض به مراکز مسوول و … سعی کردند جلوی ادامه این روند را بگیرند.
عکسالعمل گروه دیگری از کاربران لایک کردن تصاویر مربوطه بود و آنها تصور میکردند که این اتفاق یک موج زودگر در شبکههای رسانهای است که پس از گذشت مدت کوتاه کنار میرود و کاربران جهانی با پیدا کردن موضوع جدید، این مساله را به دست فراموشی میسپارند. این گروه از اعضای شبکههای اجتماعی در مطالبی که طی هفته گذشته منتشر کردند، این مساله را مورد توجه قرار دادند که بهاشتراکگذاری عکسهای آیلان کردی، کودک سه ساله سوری یک موج اجتماعی در دنیای مجازی است و هیچگونه بازتابی در دنیای واقعی نخواهد داشت.
بازتاب در شبکههای اجتماعی
روزنامه نیویورکتایمز سال ۲۰۱۲ میلادی گزارشی را با عنوان «ناجیان مجازی در دنیای صنعتی» منتشر کرد و نشان داد که چگونه شبکههای اجتماعی اتفاقات مهمی را که در دنیای واقعی صورت میگیرد بازتاب میدهند و باعث میشوند یک مساله به دغدغه ذهنی همه مردم جهان تبدیل شود. در آن زمان یک جوان اهل اوگانادا تصویر ویدیویی زندگی خود را با موضوع تبعیض و فقر روی شبکههای اجتماعی منتشر کرد و طولی نکشید که ویدیو به موضوع اصلی مطالب منتشر شده توسط کاربران جهانی تبدیل شد و توجه همگان را به خود جلب کرد. تجو کول، نویسنده گزارش نیویورکتایمز در آن زمان توضیح داد که چگونه چرخه خشم و نفرت در اینترنت میتواند برای همه کاربران همهگیر شود و پس از ایجاد موج همگانی نسبت به یک موضوع خاص، نتایجی بیش از سرگرمی در دنیای شبکههای اجتماعی را بر جا بگذارد.
در تراژدی مربوط به مرگ کودک سوری اتفاق مشابه صورت گرفت و فیسبوک بستری را برای کاربران ایجاد کرد تا خشم خود در مقابل وضعیت پناهندگان را بروز دهند و نسبت به مشکلات این گروه از افراد در سراسر جهان اعتراض کنند. اگرچه فیسبوک توانست بیشترین تاثیر را در انتشار گسترده خبر مربوط به آیلان کردی بر جا بگذارد، ولی باید توجه داشت که شبکه اجتماعی در چنین شرایطی نمیتواند راهکار حل مشکلات باشد و پس از طرح موضوع، راهحلهای کاربردی باید در دنیای واقعی بهکار گرفته شود. شبکه اجتماعی فضای لازم برای همدردی را فراهم میآورد و احساسات قابل اشتراک مردم سراسر جهان را بروز میدهد تا یک مساله مورد توجه قرار گیرد و در بیشتر مواقع راهحل کاربردی در چنین بستری ارایه نمیشود.
پناهندگی در شبکههای اجتماعی
مرگ کودک سه ساله سوری در ساحل مدیترانه هفته گذشته به مهمترین موضوع در رسانههای اجتماعی تبدیل شد و تقریبا همه کاربران جهانی عکسهای مربوط به این اتفاق را مشاهده کردند. با این وجود شبکه اجتماعی اتفاقات مشابهی که تا پیش از این صورت گرفت را بزرگ نکرده بود. از ابتدای سال ۲۰۱۵ میلادی تا زمان مرگ آیلان کردی بیش از دو هزار پناهنده جان خود را در دریا از دست دادند و در مجموع تعداد پناهندگانی که امسال به قصد زندگی در کشور بهتر زادگاه خود را ترک کردند ۳۲۷۹ نفر محاسبه شد. در حالی که بخش اعظم پناهندگانی که امسال جان خود را از دست دادهاند ملیت سوری دارند، آخرین آمارهای رسمی نشان میدهد بیش از نیمی از ساکنان این کشور بیخانمان شدهاند و از سال ۲۰۱۱ میلادی که جنگ در این کشور آغاز شد، بیش از چهار میلیون نفر از سوریه گریختهاند. طی این مدت کودکان سوری زیادی در جریان فرار از طریق دریای مدیترانه جان خود را از دست دادند و بسیاری از آنها که به اردوگاههای پناهندگان در اردن، لبنان و ترکیه رسیدهاند، با مشکلات مالی فراوان مواجهند. با این وجود شبکه اجتماعی ماجرای آیلان کردی را مورد توجه قرار داد و این کودک را به نماد پناهندگان جهان تبدیل کرد. اعتراضات جهانی در شبکههای اجتماعی طی یک هفته گذشته باعث شد دولت مجارستان سرانجام موافقت خود را برای ورود تمام پناهندگان سوری اعلام کند و از کشور آلمان بخواهد به صورت گستردهتر آنها را تحت پوشش قرار دهد.
دولتهای غربی هماکنون بر این باورند که مرگ یک کودک پناهنده در دریا تراژدی بزرگ محسوب میشود. ولی ورود میلیونها پناهنده به کشورهای دیگر یک تهدید بزرگ است که اگر مدیریت نشود، مشکلات فراوانی را بهوجود میآورد و به همین دلیل باید از ورود آنها جلوگیری شود. همین مساله موجب شده بسیاری از کارشناسان فشارهای مربوط به شبکههای اجتماعی در مورد وضعیت پناهندگان جهانی را مربوط به دنیای مجازی بدانند و به آثار آن در دنیای واقعی چندان خوشبین نباشند.
البته نقد این گروه از کارشناسان به این معنا نیست که شبکه اجتماعی نباید مرگ کودک یک کودک سوری را مورد توجه قرار ندهد. بلکه این افراد تاکید دارند که دنیای مجازی باید راهکارهای خود را به دنیای واقعی انتقال دهد و کمکهای خود را عملی کند. این اتفاق بسیار خوبی است که کاربران شبکههای اجتماعی مرگ کودک پناهنده را مورد توجه قرار میدهند و از دیدن تصاویر آن متاثر میشوند. بسیاری از افرادی که عکس مربوطه را دست بهدست چرخاندهاند عضو تشکلهای غیردولتی بودند که پس از این اتفاق سعی در کمکرسانی به پناهندگان جهان دارند.
قدرت شبکههای اجتماعی
شوکهشدن کاربران جهانی از انتشار تصاویر مربوط به کودک سه ساله سوری بخشی از قدرت شبکههای اجتماعی در انتشار گسترده یک مطلب و تمرکز هرچه بیشتر روی آن را نمایان کرد. با این جریانات بریتانیا که برای سالهای طولانی تدابیر خصمانهای در مقابل پناهندگان اتخاذ کرده بود، تیتر نخست بسیاری از روزنامههای خود را به مرگ آیلان کردی اختصاص داد و در صفحات اجتماعی مربوط به دولت این کشور هم مطالب مربوطه منتشر شد. البته بهصورت همزمان در رسانههای غربی مطالب فراوانی در مورد تهدیدهای پناهندگان به انتشار رسید و برخی کاربران هم عکسهایی بهنمایش گذاشتند که نشان میداد ماموران پلیس چگونه با خشونت از ورود بیخانمانها به کشور خود جلوگیری میکنند. این مسایل طی یک هفته گذشته بهصورت گسترده مورد توجه قرار گرفت و در یک طرف قدرت دولتها برای جلوگیری از ورود سیل گسترده پناهندگان وجود داشت و در طرف دیگر قدرت شبکههای اجتماعی برای حمایت از هرچه بیشتر از پناهندگان دیده میشد.
البته باید توجه داشت که مقابله با پناهندگان فقط به بریتانیا محدود نمیشود. بسیاری از کشورهای غربی قوانینی را تصویب رساندهاند که بر اساس آنها جلوی ورود مهاجران گرفته میشود و در شرایطی که پناهندگان خود را به ارودگاهها میرسانند، باز هم شرایط مناسبی برای آنها ایجاد نمیشود. همین مساله موجب شده دولتهای غربی مرگ یک کودک در دریا را تراژدی بخوانند و ورود میلیونها پناهنده به کشور خود را تراژدی بزرگتر تعریف کنند. بسیاری از ساکنان کشورهای غربی در آخرین آمارگیریها اعلام کردند که ترجیح میدهند پناهندگان در کنار آنها زندگی نکنند و از کشور آنها خارج شوند.
در آخرین بررسی صورتگرفته ۶۷ درصد مردم بریتانیا اعلام کردند که خروج پناهندگان را از کشور خود ترجیح میدهند و تمایلی به ورود مهاجران ندارند. همین مساله موجب شد دولت بریتانیا تنها با ورود ۲۱۶ بیخانمان سوری موافقت کند. ولی نکته جالب اینجاست که بسیاری از همین افراد که تمایلی به زندگی در کنار پناهندگان ندارند، طی یک هفته گذشته تصاویر آیلان کردی را بهاشتراک گذاشتند و از مرگ او ابراز تاسف کردند. این مساله نشان داد که شبکه اجتماعی تا چه اندازه میتواند قدرتمند باشد و با تغییر اذهان عمومی جامعه، یک موضوع را میان مردم گسترش دهد.
پرسش اینجاست که وقتی شبکه اجتماعی احساسات کاربران جهانی را بر میانگیزد و در زمینههای مختلف یک مساله را در قالب بحران جهانی معرفی میکند، چه اتفاقی باید صورت گیرد تا آثار آن در دنیای واقعی مشهودتر باقی بماند؟ سال ۱۹۷۲ میلادی در جریان جنگ ویتنام عکس منتشرشده در روزنامهها دختربچهای را نشان میداد که پس از انفجار بمب در حال فرار بود تا جان خود را نجات دهد. در آن زمان که شبکه اجتماعی وجود خارجی نداشت، روزنامههای سراسر جهان این عکس را منتشر کردند و فشارهای عمومی بر دولت آمریکا بهقدری افزایش یافت تا سرانجام جنگ خاتمه یافت. این روزها شبکههای رسانهای بهخصوص فیسبوک موج مشابهی را در جریان مرگ پسربچه سوری ایجاد کردند و تلاش میکنند وضعیت پناهندگان را بهبود بخشند. برخی کارشناسان با حمایتهای کاربران جهانی طی هفته گذشته به این نتیجه رسیدهاند که دولتهای غربی هماکنون آمادگی بیشتری برای تغییر قوانین خود دارند و ساکنان این کشورها هم بیش از گذشته زندگی در کنار پناهندگان را میپذیرند. ولی باید توجه داشت که تصویب قوانین جدید از سوی دولتهای غربی نیازمند آن است تا مردم آنچه را که در شبکههای اجتماعی انجام دادند، در دنیای واقعی هم دنبال کنند.
کمک کردن به میلیونها پناهندهای که خانه خود را از دست دادهاند و جایی برای زندگی ندارند محدود به شبکههای اجتماعی نمیشود. این اقدام نیازمند موج جهانی در دنیای واقعی است تا نگاه جامعه به زندگی در کنار افرادی با زبان خارجی و فرهنگ متفاوت تغییر کند. اگرچه کمپینهای تشکیلشده در فیسبوک، بهاشتراکگذاری تصاویر، تاثر همگانی و … برای پررنگتر شدن یک مشکل اتفاق قابل ملاحظهای است، ولی ادامه آن در خارج از چارچوبهای مجازی میتواند تاثیرات بهتری را بر جا بگذارد.
نظرات کاربران