۳ اشتباهی که ممکن است در استراتژی محتوایی خود مرتکب شوید

تولید محتوا ضروری است، اما آمار و ارقام این حوزه چندان رضایت بخش نیست. با اینکه کسب و کار های B2C (کسب و کار به مشتری) بسیار متعددی وجود دارند که به استفاده از تولید محتوا روی می آورند، تنها ۳۷ درصد از آنها به اثربخش بودن آن اذعان می کنند. این آمار کمی نگران کننده است و بیانگر یک نقصان بزرگ، نه در بازاریابی محتوایی، بلکه در نحوه ی انتخاب محتوایی است که تولید کنندگان محتوا دست به تولید آن می زنند.مقاله ی پیش رو سه اشتباه عمده که ممکن است در بازاریابی محتوایی خود انجام دهید را همراه با شیوه ی اصلاح آن به شما نشان می دهد.

۱- محتوای درست، مخاطب اشتباه

ممکن است درباره ی نیاز به نشانه گرفتن مخاطب هدف به شکلی صحیح، زیاد شنیده باشید. این نیاز منطقی است، اما از اینکه موضوعات مناسبی برای مطالب خود انتخاب کنیم بسیار فرا تر می رود. حتی ممکن است موضوع مناسبی برای مخاطب مناسبی انتخاب کنید، اما باز نتیجه ی دلخواهتان را نگیرید. برخی از علل این مشکل نیز عبارت اند از:

• فرمت محتوا: آیا مخاطب شما بیشتر عکس را ترجیح می دهد یا ویدیو؟ محتوای کوتاه یا بلند؟
• سطح فهم مخاطب: مخاطب شما قادر به فهم سطح خاصی از پیچیدگی خواهد بود. برای نمونه، وبلاگی که مختص ارائه ی توصیه های پزشکی برای مادران جوان در نظر گرفته شده است، نباید از ادبیات سنگین علمی برای بیان مفاهیم خود استفاده کند و باید از زبانی قابل فهم تر بهره بگیرد.
• محتوای بی هدف: مخاطب شما به دنبال این است که با خواندن محتوای شما زندگی اش را بهبود ببخشد. آنها محض وقت تلف کردن به محتوای شما مراجعه نمی کنند. پس نیازی را برطرف کنید.

انجام درست این کار همیشه با دشواری همراه است، اما اولین قدم برای تسلط کامل بر آنچه تولید می کنید همین است. شما برای تولید محتوای مناسب در عین برآورده کردن نیاز های مخاطب درست، باید به اندازه ی کافی وقت برای تعیین محتوای مناسب برای مخاطب خود اختصاص دهید. می توان با درک خواسته های خوانندگان، به راحتی این مشکل را برطرف کرد.

۲- دنبال نکردن و عدم بررسی نتایج

بدون گفتن هم مشخص است که باید محتوای تولید شده و نتایج حاصل از آنها را مورد بازبینی قرار دهید. محتوا حرف اول را می زند، اما شما تا نتوانید منجر شدن آن به ترافیک بیشتر و افزایش نرخ «تبدیل بازدیدکننده به مشتری» را اثبات کنید، نمی توانید چنین ادعایی داشته باشید.

برای دنبال کردن محتوایی که تولید می کنید می توانید با مشخص کردن هدف استراتژی محتوایی خود شروع کنید. با این استراتژی به دنبال دستیابی به چه هدفی هستید؟

به محض آنکه این را مشخص کردید، ابزار ساده ای نظیر Google Analytics باید برای جمع آوری نتایج ضروری کفایت کند. می توانید به هر صفحه ای که خواستید بروید و آمار و ارقام تک تک پست ها را چک کنید. شما قادر خواهید بود هر چیزی، از نرخ بازدید گرفته تا نرخ ترک صفحه توسط بازدیدکننده های مطالب خود را دنبال کنید.

اما بازاریابی هزینه بردار است و نتایج به تنهایی هیچ معنایی برای شما نخواهند داشت، مگر آنکه بدانید بر اساس آنها چه باید بکنید.

برای نمونه، فرض کنیم یکی از مطالب اخیرتان نرخ ترک صفحه ی بالایی داشته است؛  یعنی مخاطب بعد از دیدن صفحه ی مورد نظر، ظرف چند ثانیه آن را ترک کرده است. این به شما می گوید که باید در فرایندی که آنها را به آنجا می کشاند مشکلی وجود داشته باشد؛ جایی از کار، قولی که باید انجام می داده اید را انجام نداده اید.

یک نمونه ی دیگر، نرخ ترافیک پایین است. ترافیک پایین مطلب می تواند به این موضوع بازگردد که محتوای شما به اندازه ی کافی جذاب نیست، یا اینکه کمپین شبکه های اجتماعی تان در وهله ی اول نتوانسته است ترافیک مناسبی به این محتوا هدایت کند.

درک اینکه کدام آمار و ارقام به کار شما مربوط می شود و از کدام می توانید برای بهبود کار خود بهره بگیرید به کمی تجربه نیاز دارد و با ممارست محقق خواهد شد.

۳- تلاش برای مخفی کردن نیت محتوا

بسیاری از شرکت ها همین حالا هم این موضوع را درک کرده اند که تحمل مشتریان در قبال تبلیغات صفر است. اما مشتریان باهوش هستند و این را می دانند که شما یک کسب و کار هستید. شما پول آنها را می خواهید و نباید از این حقیقت خجالتزده شوید. شما ورای محتوایی که در اختیار مشتری خود قرار می دهید یک نیت ثانویه هم دارید و این چیز بدی نیست. چون تمام کسب و کار ها برای اینکه بمانند باید درآمد داشته باشند.

به جای آنکه سعی کنید نیت حقیقی خود را مخفی و در وقت مشتری خود صرفه جویی کنید، جسارت و شفافیت داشته باشید. از پیام دعوت به اقدام استفاده کنید و به خوانندگان خود بگویید از آنها چه می خواهید.

البته باید از یک پیام واحد استفاده کنید. بدترین کاری که می توانید انجام دهید این است که در آنِ واحد چند پیام مختلف برای دعوت به اقدام پیش روی مخاطب خود قرار دهید. این کار نه تنها باعث سردرگمی می شود، بلکه کاری می کند افراد به خاطر تعدد این پیام ها به خواسته ی شما شک کنند.

شما باید چیزی بیشتر از خواسته ای که از مخاطب خود دارید در اختیار آنها قرار دهید. به همین دلیل است که شرکت های موفق بسیاری به رایگان اقدام به ارائه ی اقلام خاصی می کنند.

حرف آخر

هر سه ی این اشتباهات بازاریابی محتوایی، بخش های حیاتی فرایند تولید محتوای شما را تحت تأثیر قرار می دهند. بررسی کنید ببینید آیا شما هیچ یک از این اشتباهات را مرتکب می شوید یا نه و اگر پاسخ مثبت است هر کاری می توانید برای برطرف کردن آنها انجام دهید. این کار زمان می برد و ممکن است به یک گروه کانونی نیاز داشته باشید تا به شما بگوید چه چیزی را می توانید بهبود ببخشید. اما به یاد داشته باشید این میزان وقت و تلاش ارزشش را دارد.